ملخص الجهاز:
"درد مشترک تأملی در"خمود و جمود:تحقیقی دربارۀ تحجر فکری و تحجر عملی سید حسن اسلامی (به تصویر صفحه مراجعه شود)نوشتۀ محمد اسفندیاری تهران نشر باز،1377 168 صفحه روشنفکر برآمده از مردم،دردهای جامعهاش رامیشناسد،میشناساند و میکوشد آنها را درمان کند وموانع فهم و تعالی مردمش را برطرف سازد؛یعنی کاریپیامبرانه که"و بار گردانشان را از دوششان برمیدارد وزنجیرهایشان را میگشاید(سورۀ اعراف،آیۀ 157)".
کتاب حاضر که نوشتۀ یکی از روشنفکران-در ایانجا روشنفکر هیچ بار عاطفی ندارد و به معنای مدح یاقدح نیست،بلکه صرفا مقصود کسی است که میکوشدروشناندیشانه و به دور از قالبهای رایج به مسائلمورد ابتلای جامعۀ خود بنگرد و برای آن درمانی تجویزکند-مسلمان و درد آشنای جامعه است،بازگوی نظرگاهمؤلف دربارۀ مشکل یا ام الخبائث جامعۀ ما است.
سخن کوتاه،مقصود به هیچ وجه دفاع از اخباریان وذکر خیر مردگان نیست،بلکه مقصود آن است که آنهمه بحث دربارۀ تمایز این دو جریان،تنها در بسترزمانی خود قابل فهم است و هیچ نتیجه عملی ندارد وهمچنان سخن مرحوم عنایت استوار مینماید.
8. آنچه نیز که مؤلف دربارۀ ایمان اخباریان وملا علی نوری آورده که"همیشه دعا میکرد که خداوند اورا در ایمان با عوام برابر کند"(ص 102)،مقصود ایمانعوامانه؛یعنی سطحی نیست،بلکه مراد از آن یقینگمشده و آن ماهی گریز است که امروزه از کبریت احمرنایابتر است و همان است که رسول خدا(ص)از آن باعنوان"دین العجائز"تجلیل کرده است،نه چیز دیگر.
9. مؤلف خمود و جمود را لازم و ملزوم یکدیگرنمیداند و برای اثبات نظر خود خوارج و صوفیان را مثالمیآورد و مدعی میشود که خوارج خامد نبودند،اماجامد بودند،حال آنکه صوفیان جامد نبودند،اما خامدبودند."