ملخص الجهاز:
". ای کلک ، کجا رفتی ، به چه سیری ادامه می دهی ، تو و ما یسطرونت خون به پاکردی ، چرا بی خود شدی ؟ مگر حق داری چنین سیر کنی ؟ اینجا دادگستری تهران است ، اینجا دنبال عدالت می گردند ، اینجا فریادرس مظلومان ، و دستگیری ستمدیدگان و ملجأ و پناه بی پناهان مطرح است ، همه کروبیان در پاسخ به ندای رهبر فرزانه انقلاب و سکان دار عدالت کمر همت بسته تا از دردمندی دردی و از ستمدیده ای ظلمی را مرتفع کنند و نهایتا کام عطشان آنها را از چشمه عدالت سیرآب نمایند بس کن و اجازه ده تا تو و قرطاس را مؤدبانه بوسه زنم و بیش از این در این ایام شریف همکارانم را معطل ننمایم و تمام خواسته های تو را با دست ادب و احترام گرفته و بر چشمان ارادت گذاشته و متواضعانه به سلیمان زمان حضرت آیت ا..."