ملخص الجهاز:
"زیرا در لبنان به دلیل تعدد فرقهها(طوایف)،نخبگان به ناچار تابع و سرسپردهی فرقهی (طایف)خویش هستند و هرگونه تحرکی برای به دست گرفتن انحصاری قدرت از سوی نخبگان هر طایفه به مثابهی اعلان جنگ علیه نخبگان دیگر تلقی شده و به خودی خود با مقامهای سیاسی و نظامی طوایف روبهرو و به شکست منجر میگردد.
همچنین سهمیهبندی مناصب دولتی و کرسیهای مجلس نمایندگان،طبق ترتیبات طایفهیی از دیگر امور مورد توافق بود بهگونهیی که کلیهی طوایف بر حسب توان عددی خود و براساس آمار رسمی جمعیت در لبنان در سال 2391 در ساختار قدرت شرکت جویند.
یکی از پژوهشگران لبنانی معتقد است هماکنون نیز برخورداری لبنان از استقلال، امکانپذیر نیست زیرا انتخاب رییس جمهوری این کشور همیشه براساس نظر پایتختهای خارجی انجام میگیرد و نخبگان حاکم هیچگونه توانی برای حفظ و تقویت استقلال لبنان ندارند.
41البته جالب است بدانیم یکی از خطاهای شایع در بین عامهی مردم لبنان این است که فئودالها و اشرافزادگان بر لبنان حکومت میکنند،ولی در واقع شمار نخبگان وابسته به خانوادههای اشرافی که به مجلس نمایندگان،کابینههای دولت و یا ریاست جمهوری لبنان رسیدهاند،بسیار معدود بودهاند.
نخبگان طایفهگرا:لوایح متعددی برای تنظیم قانون جدید انتخابات در جهت حذف طایفهگری از نظام انتخاباتی لبنان به مجلس نمایندگان ارایه شده که آخرین آن قرار است تا پایان سال میلادی جاری مورد بحث وتصویب قرار گیرد.
قضاوت در مورد دوران جدید لحود، همچنین کابینهی سلیم الحص باتوجه به عمر نسبتا کوتاه آن به زمان بیشتری نیاز دارد،ولی به عنوان سخن آخر تأکید بر این نکته ضروری است که تحول و دگرگونی واقعی در نخبگان سیاسی لبنان به تصویب قانون جدید انتخابات بستگی دارد."