خلاصة:
شناخت فتوح نخستین اسلامی بدون شناخت شخصیتهای موثر در آن ناقص خواهد بود؛ از جمله این افراد مثنّی بن حارثه است که با آغاز فتوح به دنیای اسلام اتصال یافت و با شناخت او بسیاری از نکات مبهم فتوح آغازین اسلامی روشن میشود. در تاریخنگاری نخستین مورخان اسلامی، مثنی کمتر مورد توجه قرارگرفته و موضعگیریهای دوگانه و گاه متناقضی از او در منابع ترسیم شده است. یکی از دلایل توجه سردمداران مدینه به سواد و ایران، تدابیر و اطلاعات وسیع و متقنی بود که مثنی در اختیار آنها میگذاشت. ظرفیّتهای بالقوه روانی و سوابق تاریخی در روادید اعراب و ایرانیان که قدرت اعراب را برای انجام اقدامات هدفمند و عامدانه در جهت نیازهای مقطعی و بلند مدتشان تامین میکرد، مثنی را در حمله به عراق و سواد تحریک مینمود. همکاری مثنی با نیروهای اسلام اگرچه در لفافهای از حس منفعت طلبی فردی و قومی قرار میگرفت، ولی نتیجه این امر نقش تاثیرگذاری در فتوح اسلامی شرق داشت. مثنی با درک اوضاع نابسامان نظام ساسانی و لزوم اتحاد با اعراب مسلمان که دارای ایدئولوژی قوی، محکم و منطقی بودند به قدرت مدینه پیوست که مهم ترین نتایج این اتصال را میتوان در موارد زیر برشمرد: تسهیل زمینه فتوح اسلامی به ویژه در شرق خلافت اسلامی، درک به موقع انحطاط امپراتوری ساسانی و انتقال آن به یک قدرت دیگر، بهرهگیری از امکانات و زمینهها، قراردادن منافع شخصی و قومی در مراحل کمرنگتر و در عوض تقویت روحیه ملی – اسلامی مسلمانان.
Studying the first Islamic conquests without knowing the personalities who led these conquests will not be complete. One such personality is Muthanna ibn Harithah who entered history with the beginning of Islamic conquests and with the study of whose actions many ambiguous points about early Islamic conquests are clarified. Muthanna who has not been dealt with fully by early Islamic historiographers has often been the subject of dual and contradictory stances in Muslim historical sources. One reason for the great attention paid to Sawad and Persia by the Muslim leaders in Medina was the vast and accurate information passed on to them by Muthanna. Potential psychological capacities and historical records in relations between the Arabs and the Persians would give the Arabs the incentive to embark on purposeful actions aimed at satisfying their short and long term objectives and constantly provoked Muthanna to think about invading Iraq and Sawad. Although the cooperation between Muthanna and Muslim forces was mixed with a certain amount of individual and tribal self-interest, it had an enormous effect on the Muslim conquest of the East. Through understanding the chaotic condition of the Sasanian Empire and the necessity of the formation of an alliance with the Muslim Arabs who possessed a new logical and powerful ideology Muthanna joined forces with Medina with the following important results: the facilitation of Islamic conquests especially east of the Islamic Caliphate; the timely understanding of the disintegration of the Sassanid Empire and seizing the opportunity to take over that Empire; clever utilization of the existing opportunities and capacities to achieve his dreams and objectives; belittling individual and ethnic interests and highlighting and strengthening the national morale and Islamic spirits of the Muslims instead
ملخص الجهاز:
"ندگی سیاسی-نظامی مثنئی و نخستین فتوح اسلامی مثنی بن حارثه بهعنوان رئیس قبیله بکر تفکرات قبلهای داشت،لذا خاطرات ایام-العرب و جنگ ذوقار-که برای اعراب یک افتخار و حادثهای سرنوشتساز بود-وشناخت همه جانبه شاخصههای منطقه عراق و ایران،مثنی را بر آن داشت تا به دیگرنقاط نیز حمله برد و از نظر مالی و اقتصادی تامین شود.
مشخص نیست که خالد بن ولید پس از جنگ،به چه علت با مردم شهرصلح کرد؟و چرا با وجودی که مردم حیره از اهل کتاب بودند برایشان جزیه تعیین نکرد؟و چنانچه براساس کتب الخراج ابو یوسف و یحیی بن آدم قریشی،خراج تعیین گردیدبراساس چه ملاک و معیاری بود؟و آیا ابوبکر در جریان اقدامات سرداران خود در مراحلاولیه فتوح اسلامی بود یا نه؟این در حالی است که یعقوبی در جای دیگری در همینمورد مینویسد:مناطق الیس و حیره و پیرامون آن غارت گردید25.
پادگانهای عراق به تدریج ضعیف شده بودند و بین فرماندهان سپاه(جریر و مثنی)اختلاف بود و این زمینهها در مقابله مسلمانان با ایرانیان تاثیر زیادیداشت93خلافت مدینه نیز میکوشید به نوعی فتوح را به طور رسمی تحت نظارت خود قرار دهد؛در حالی که مناطق تحت نفوذ مسلمانان به تدریج خود را از سیطره قدرتاعراب مرزی خارج میکردند.
از جمله موارد شکست پل میتوان به این عوامل اشاره کرد:عدم توجه خلافت بهاهمیت تامین نیروهای کمکی برای لشکر عراق(جعفریان،پیشین،ص 112)؛وجود فیل درسپاه ایران و تجهیزات کامل در آن(یعقوبی،پیشین،ج 2،ص 24)؛عدم توجهابو عبیده به تدابیر Ẓآگاهانه مثنی بن حارثه و تحقیر وی؛زخمی شدن مثنی و دیکر سرداران سپاه؛از هم پاشیدنسپاه بعد از قتل ابو عبیده؛اقدامات جابان و مردانشاه برای ایجاد تفرقه در نیروهای اسلام(طبری،پیشین،ج 4،صص 1601-1606)،عدم گزینش مکان مناسب برای جنگو فقدانتحرک در بین اعراب (امیرعلی،تاریخ عرب و اسلام،ترجمه عباس خلیلی،چاپ دوم(تهران،اقبال،1377)ص 32."