ملخص الجهاز:
"کشف سینمای ایران و دیگر سینماها برای آن است تا نشان داده شود که بجز مدل مسلط هولیوودی شیوه فیلمسازی دیگری نیز وجود دارد و این خود دفاعی است از اندیشه"چندگانگی" (pluraliste) تا سینما گرفتار فکر واحد (pemse?e unique) نشود.
اما فرودون تأکید میکند که این جستجو،تنها با نگاه،سلیقه و ارزشهای منتقدان سینمایی غرب صورت گرفته که ممکن است با ویژگیهای تماشاگران در ایران و سینما دوستان ایرانی یکی نبوده باشد.
انسان یا طبیعت محسن مخملباف،سینماگر دیگر ایرانی در مصاحبهای که به مناسبت نمایش گبه در بسیاری از نشریات فرانسوی به چاپ رسید میگوید: تصور میکنم که شباهتی کلی میان گبه و فیلم خوب ایرانی وجود دارد!و آن این است که هردوی آنها ساده،لطیف و نزدیک به طبیعت و یا واقعیات روزانه هستند.
»10لوموند هم زیر این نقد نوشتهای از قول خبرگزاری فرانسه به چاپ رسانده که در آن از تغییرات اخیر در سیاست مسئولان امور سینمایی جمهوریاسلامی سخن رفته است: با بهرهگیری از موفقیت فیلمهای ایرانی در فستیوالهای خارجی،مسئولین کشور میخواهند از این پس از سینما برای صادر کردن انقلاب اسلامی در تمام دنیا و در وهله نخست به کشورهای مسلمان سود جویند.
11 دوستداران فرانسوی سینما و ایران امروز آیا پس از این اخبار منتقدان در استقبال خود از سینمای ایران محتاطانهتر عمل خواهند کرد؟و یا باید،به حق،بین سینمایی که جمهوری اسلامی مایل به صدور آن است و سینمایی که تاکنون بهر دلیل توجه منتقدان را به خود جلب کرده است تفاوتی قائل شد؟ هنگامی که سینمای ایران در فرانسه و پس از آن در سراسر دنیا مطرح شد، چند عامل دست به دست هم دادند،از جمله آنچه فرودون کیفیت و سادگی فیلمها مینامد،خصلت بدیهی بودن آنها،و آنچه در اروپا در حال از بین رفتن بوده است."