خلاصة:
از یک سو مفهومسازی مشغولیت مبتنی بر این بینش است که فعالیتهای قراردادی و مشارکتی معنی،اثر کاهنده بر میزان بزهکاری دارد،از سویی دیگر تحقیقات مرتبط با علقههای اجتماعی و انحرافات اجتماعی عنوان میکنند که میزان مشغول بودن فرد به فعالیتهای گوناگون باعث میشود که فرد برای کار خلاف وقت نداشته باشد.درگیر شدن در سرگرمیهای مدرسه و خانه،اشتغال به فعالیتهای فوق برنامه،سرگرمیهای خاص،عضویت در باشگاههای ورزشی و انجمنهای ادبی،فرهنگی و علمی قاعدتا فرصت لازم را برای انجام بزهکاری از بین میبرد.هیرشی متغیر مشارکت در بزهکاری را از طریق متغیر علقه اجتماعی که چهار عنصر دارد،تبیین میکند.این چهار عنصر شامل، دلبستگی و تعلق(به والدین،دوستان و معلمان)،تعهد؛درگیر بودن و مشغول بودن(در فعالیتهای خانواده،مدرسه و فوق برنامه)و اعتقاد و باور(معتقد بودن و مسئول بودن در قبال قوانین)است.این مقاله با عنایت به بینش نظری نظریهی فوق درصدد است رفتارهای بزهکارانه نوجوانان دختر و پسر را در شهر بابل از طریق عنصر درگیر بودن و مشغول بودن(در فعالیتهای خانواده،مدرسه و فوق برنامه،تبین علی کند.این کار با یک پرسشنامه پیش تست و فراهم شده است.متغیرهای مستقل این پژوهش سبکهای گذران اوقات هستند که از طریق تحلیل عاملی به عنوان یک عامل(متغیر مستقل)در نظر گرفته شده و عهدهدار اثرگذاری بر متغیر وابسته هستند و براساس درصد تبین واریانسی که دارند مرتب شدهاند.متغیر وابسته هم در این پژوهش متشکل از 8 گویه در قالب تعداد دفعات انجام بزهکاری ارزیابی شده است.نتایج بدست آمده نشان میدهد،الف)بزهکاری به میزان قابل ملاحظه در بین رفتارهای نوجوانان موجود است.ب)میزان بزهکاری دختران و پسران اختلاف معنیداری دارد.ج)فعالیتهای اوقات فراغت معین و هدایت شده اثر کاهنده بر میزان بزهکاری دارد.د)با وجود یک رابطه معنیدار بین 5 عامل منتج شده از تحلیل عاملی و متغیر وابسته نقش عضویت در باشگاههای ورزشی و انجمنهای ادبی،فرهنگی و علمی قویتر از چهار عامل دیگر است.
ملخص الجهاز:
"میزان مشغول بودن فرد به فعالیتهای گوناگون باعث میشود که فرد برای کار خلاف وقت نداشته باشد.
نظریهی فوق درصدد است رفتارهای بزهکارانه نوجوانان دختر و پسر را در شهر بابل از طریق عنصر درگیر بودن و
متغیرهای مستقل این پژوهش سبکهای گذران اوقات هستند که از طریق تحلیل عاملی به
نظریه کنترل هم در تحلیل و تبیین کجرفتاریهای اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته و از
هیرشی که مهمترین پایهگذار این نظریه است موضوع پیوند اجتماعی را مطرح میسازد.
هیرشی معتقد است که چهار عنصر اصلی باعث پیوند فرد و جامعه میشوند و فقدان آنها نقش
مدعی است که پیوند میان فرد و جامعه مهمترین علت همنوایی و عامل کنترل رفتارهای فرد
جدول 2:ابعاد و معرفهای مشغولیت و فعالیتهای روزمره در نظریه کنترل اجتماعی
2-بین انجام فعالیتهای درون خانه و میزان بزهکاری رابطه معکوس وجود دارد.
انجام فعالیتهای درون خانه افراد نوجوان بیشر شود میزان بزهکاری کمتر میشود.
(1) External-validity 3-بین انجام فعالیتهای بیرون خانه و میزان بزهکاری رابطه معکوس وجود دارد.
چه انجام فعالیتهای بیرون خانه در افراد نوجوان بیشتر شود میزان بزهکاری کمتر
4-بین انجام فعالیتهای بدون ساختار و بدون برنامه و میزان بزهکاری رابطه معکوس وجود
5-بین انجام کارهای فردی و خودخواسته و میزان بزهکاری رابطه معکوس وجود دارد.
هرچه انجام فعالیتهای بدون ساختار و بدون برنامه بیشتر شود،میزان بزهکاری کمتر
متغیر وابسته در این پژوهش با 8 گویه سنجیده شده است.
متغیرهای مستقل این پژوهش سبکهای گذران اوقات فراغت و فعالیتهای روزمره زندگی
از طریق 8 متغیر آشکار وابسته و به کمک شاخص لاندا ẓūūūẒ اندازهگیری شده است."