خلاصة:
آقای قرضاوی در مصاحبه با روزنامه «المصری الیوم» چند مساله را مورد توجه قرار داده است: 1. خطر نفوذ شیعیان در کشورهای اهل سنت؛ 2. بدعتگرا خواندن شیعیان و اینکه قائلند از قرآن سوره ولایت حذف شده است؛ 3. عدم وجود حتی یک نفر شیعه در مصر بعد از زمان صلاح الدین ایوبی تا بیست سال گذشته؛ 4. و اینکه شیعیان اهل تقیّه هستند و خلافت بلافصل را حق علی علیهالسلام میدانند. آنچه پیش رو دارید نقد و بررسی موارد فوق است.
ملخص الجهاز:
1در این سخنان، چند نکته مورد تامل وجود دارد: الف) مقایسه شیعه با وهابیّت؛ مذهب وهابیّت که یک مذهب اختراعى و ساخته دست انگلستان است، و توسط ابن تیمیّه و محمدبن عبدالوهاب به وجود آمده است و تمام علماى مذاهب اسلامى این دو نفر را منحرف و مرتد مىدانند؛ چگونه قابل مقایسه با مذهبى است که ریشه در مکتب اهل بیت علیهمالسلام دارد؟ و طبق حدیث معروف ثقلین که مورد تأیید همه گروههاى اسلام است، همه موظفیم در معارف دینى، به گفته و سخنان آنان تمسک کنیم؛ آیا این دور از انصاف و واقعیّت نیست؟ ب) بدعتگرا بودن شیعیان؛ جا داشت آقاى قرضاوى نمونههایى از بدعت شیعیان را بیان مىکرد، ولى ما به ایشان مىگوییم بدعتهایى که در مذهب اهل سنت توسط برخى افراد به وجود آمده متعدد و فراوان است؛ مانند تحریم متعه و متعه تمتع که در زمان پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم حلال بود، و مانند برداشتن «حىّ على خیر العمل» از نماز، و اضافه نمودن «الصلاة خیر من النوم» و دست بسته نماز خواندن و دهها مورد دیگر که با مراجعه به کتاب اجتهاد در مقابل نص شریف الدین عاملى مىتوان آن را متوجه شد.
بهراستى اگر واقعا توصیه علماى اهل سنت بر وحدت است، سخنان آقاى قرضاوى وحدتزاست یا تفرقه برانگیز؟ درست بعد از سخنان ایشان است که سایتهاى مربوط به شیعیان از جمله سایت آیتاللّه سیستانى و آیتاللّه مکارم شیرازى و...