خلاصة:
این نوشتار پاسخی است به این پرسش که آیا زبان قرآن،یک سطحی و تک وجهی است،یا چند سطحی و چند وجهی؟سه دیدگاه در این زمینه قابل توجه و ارزیابی است:نظریهء ظاهرگرایی در زبان و معنای قرآن و ویژگیهای آن.تأویلگرایی و زبان گسترشپذیر قرآن.این دیدگاه،در مقابل ظاهرگرایی قرار دارد و پیروان متقدم و متأخر آن،مانند باطنیان، متصوفان و روشنفکران جدید،به ویژه طرف داران رویکرد پوزیتیویستی و هرمنوتیک فلسفی در زبان قرآن و معنای آن،نقد و تحلیل شده است. دیدگاه سوم رویکرد جامع است که زبان قرآن را دارای ماهیت ذو وجوه و ذو سطوح میانگارد.به نظر میرسد این دیدگاه مدلل و همسو با هندسهء ساختار قرآن است.
ملخص الجهاز:
"(انعام001/) بنا براین،با توجه به اینکه قرآن دارای متشابهاتی است که در قالب بیان کنایی اظهار شدهاند،فرض زبان یک وجهی و نفی هرگونه مجاز و تأویل و اخذ مفهوم ظاهری همه آیات قرآن،موجه به نظر نمیرسد.
تأویلگرایی و زبان گسترشپذیر قرآن دیدگاه اجتهادی در زبان چند سطحی قرآن،با مبنایی استدلالی،قائل به زبان تأویلپذیر و چند سطحی برای قرآن است؛اما در جنب این دیدگاه رویکرد دیگری در تاریخ اندیشهء دینی مسلمانان به وجود آمده که اساسا هرگونه پایبندی به زبان ظاهری قرآن را نفی کرده،مبنای نگرش خود را نسبت به متن دینی،خروج از قوانین زبانشناختی،چارچوبهای محاورهء عقلایی و احیانا جهانبینی الهی قرار میدهد.
ک:نویا،پل،ص 82)در نظر اهل تصوف سخن خدا را نه تنها در قرآن، بلکه همچنین در تجربهء شخصی نیز میتوان شنید،و این تجربه خود اصلی است در تفسیر که به عارف کمک میکند تا قرآن را نه به عنوان کلام یک وجهی،بلکه به عنوان کلام چند وجهی دارای معانی بسیار دریابد....
در روایات متعدد اهل بیت(ع)نیز مسئله اشتمال قرآن بر تمامی نیازهای دینی هر عصر و نسلی مورد تأکید واقع شده است: ام انزل الله سبحانه دینا ناقصا فاستعان بهم علی اتمامه،ام کانوا شرکاء له؟ فلهم ان یقولوا و عیه ان یرضی،ام انزل الله سبحانه دینا تاما فقصر الرسول(ص)عن تبلیغه و ادائه و الله سبحانه یقول:ما فرطنا فی الکتاب من شیء و فیه تبیان لکل شیء؛(نهج البلاغه،خطبه 81،851)آیا خداوند دین کاملی فرستاده،اما پیامبر در رساندن و بیان آن کوتاهی ورزیده است؟ در حالی که خداوند میفرماید:ما هیچ چیز را در کتاب فروگذار نکردیم و قرآن بیانکننده هر چیزی است."