خلاصة:
زیتون یکی از مهمترین محصولات باغی است که تقریبا از روغن و میوه و کنسرو آن در تمام دنیا استفاده می شود و در حال حاضر کشت این محصول در اکثر نقاط جهان رایج است. با توسعهکشتاین محصول می توان نه تنها نیاز جمعیت کشور به روغن خوراکی را در الگوی تغذیه تامین کرد بلکه فرایندهای تبدیلی این صنعت میتواند موجب شکوفایی صنایع چوبی، دامی، صابونسازی و … کشور شود و صرفهجوییهای ارزی و ریالی قابل توجهی به همراه داشته باشد.
طبق آمار جهانی فائو، جمهوری اسلامی ایران در سال 1379-80 در زمینه تولید زیتون با متوسط نرخ رشد 3/21 درصد تنها 12/0 درصد از تولید جهانی را به عهده داشته است و به نظر میرسد با توجه به امکانات بالقوه و مزیتهای نسبی موجود در برخی از مناطق میتواند علاوه بر تامین نیاز داخلی، با تولید فراوردههای صنایع جنبی حضوری فعال در بازار جهانی داشته باشد.
اگرچه شرایط آب و هوایی مناطق شمالی، زیتون را محصول ایده آل این مناطق معرفی کرده است، اما خاصیت سازگاری با محیط و مقاومت نسبت به شرایط ناسازگار خاک و آب امکان توسعه کشت این گیاه را در بسیاری از استانهای کشور مقدور میسازد.
در این مطالعه تلاش بر آن است که عوامل تاثیرگذار بر پذیرش کاشت زیتون از طرف کشاورزان بررسی شود تا با شناخت صحیح این عوامل، توسعه کاشت زیتون در مسیر صحیحی قرار گیرد. در این راستا از آمار مقطعی سال 1379-80 ، که به وسیله 120 پرسشنامه از باغداران منطقه به دست آمده، استفاده شده است. مدل به کار رفته در این طرح، مدل لاجیت می باشد. با توجه بهاینکه متغیر وابسته (پذیرش یا عدم پذیرش) کیفی است، عوامل موثر بر این پذیرش در سه دسته فردی (سن،تحصیلات،سابقه وتجربه و … )، اجتماعی (مشارکت اجتماعی، ارتباط با ترویج، ارتباط با مروج، مطالعات در زمینه زیتون، فناوری و … ) و اقتصادی (میزان درآمد، مشاغل جنبی، میزان پس انداز … ) بررسی میشوند.
نتایج به دست آمده نشان میدهد که به طور کلی متغیرهای تحصیلات، تعداد فرزندان بالای 14 سال، ارتباط مروج با کشاورز و اعتماد متقابل، کل سطح زیر کشت باغدار، میزان آشنایی باغدار با زیتون و در نهایت، میزان پس انداز و درآمد، در سطوح پایین تر از 10% بر پذیرش کاشت زیتون توسط باغدار تاثیرگذارند و متغیرهای تعداد قطعات زمین، سطح فناوری، اعتبارات و میزان دریافت وام تاثیر معنیداری در پذیرش کاشت زیتون ندارند.