ملخص الجهاز:
"10 پس حکمت اشراق مدون میشود و اما با توجه به نکاتی که کوتاه بیان شد،میباید گفت که این حکمت هرچند از روش ارسطویی استفاده میکند و در بسیاری از موارد، بخصوص در جزئیات مسائل منطقی و طبیعی و برخی از مسائل الهی،مسائل فلسفهء برین،با آن همانند است،اما در نهایت،و در اصطلاح،قصد فلسفی آن با غایت و قصد حکمت مشاء صرف،متفاوت است.
در فلسفهء اشراق مبانی ابصار صرفا از دیدگاه علم طبیعی مورد تحقیق قرار نمیگیرد،بلکه سهروردی این مسئله را در بحث کلی معرفت قرار میدهد و قوانین حاکم بر آن را در اصل همان قوانین مشاهده میداند.
از نظر سهروردی،هر آینه نور وجود داشته باشد و وسیلهء مشاهده سالم باشد(یعنی چشم سالم،تکرار میکنم،در ابصار به حس ظاهر،و قوای باطنی تزکیه یافته و صافی شده در مشاهدهء اشراقی به حس باطن)،و حجاب بین مدرک و مدرک نباشد،انائیت خودآگاه، مدرک را یکباره درمییابد و در او نسبت به آن شناخت حاصل میشود،و این همه در پرتو اشراق نور است.
21 حال میپردازیم به بررسی اینکه وجود و تکثر نور-یعنی رکن اول مشاهده و ابصار -چگونه در فلسفهء اشراق بیان میشود،و این نیز در رابطه با اساس بحث وجود در فلسفهء اشراق هم قرار میگیرد و هم مبین نبوغ و دید عمیق فلسفی سهروردی است:نور الانوار مبدأ اول و سرچشمهء حیات است،و از نور الانوار،که فیاض با لذات و واجد جود مطلق است،نزدیکترین نور(النور الأقرب)،یعنی نور اول حاصل میشود."