خلاصة:
در این مقاله مسألهی ابداء که به معنای ظهور است و فرق آن با مسألهی نسخ مورد بررسی قرار میگیرد.شیعه مسألهی بداء را به طور ثلاثی مجرد قبول ندارد بلکه فی الحقیقه بداء به معنی ابداء است و در این رابطه بحث مفصلی در علم ذات باری تعالی شده است و نیز تقسیم علم به حضوری و حصولی و بالاخره علم خداوند سبحان علم حضوری که عبارت است از انکشاف و تحقیق شیء به تمام هویت و حقیقت و ذاتش میباشد.و بر همین اساس جهل به هیچ طریقی در ذات باری تعالی راه ندارد و بسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیء منها.
ملخص الجهاز:
"شیعه مسألهی بداء را به طور ثلاثی مجرد قبول ندارد بلکه فی الحقیقه بداء به معنی ابداء است و در این رابطه بحث مفصلی در علم ذات باری تعالی شده است و نیز تقسیم علم به حضوری و حصولی و بالاخره علم خداوند سبحان علم حضوری که عبارت است از انکشاف و تحقیق شیء به تمام هویت و حقیقت و ذاتش میباشد.
اهل تسنن در علم ذات باری تعالی قائل به بداء شدهاند و در جریان فوت اسماعیل فرزند امام صادق(ع)گفتهاند که برای خدا بداء حاصل شده است و ادعا کردهاند روایت «ما بد الله فی شیء کما بدا فی اسماعیل»شاهد کلام در این زمینه میباشد.
خداوند متعال به مخلوقات و حوادث عالم احاطهء علمی داشته و بر تمامی اشیاء محیط است و این امر بیانگر علم حضوری ذات باری تعالی نسبت به معلولات خویش است.
تفاوت علم ذات باری تعالی با عقول مجرده در این است که به واسطهء «لا یعزب عنه مثقال ذرة» (سبأ:3)علم او نامتناهی بوده و لذا احاطهی علمی و تعینی بر همهی موجودات و حوادث دارد.
بنابراین میتوان گفت علم مخلوق دوم به واسطهی تعلق به ابدان،احاطه به زمان و مکان نداشته و بر اساس مقتضیات زمانی است؛مگر عدهای که مورد عنایت باری تعالی قرار گرفته و به ملأ اعلی متصل میشوند،اینان به همان نسبتی که اتصال برایشان حاصل میشود دارای علم و آگاهی میشوند و ممکن است از طریق اکتسابی با الهام و یا از طریق وحی،کشف و شهوداتی برایشان به وجود آید."