ملخص الجهاز:
"ازاینرو در ارتباط با رأی موضوع بررسی،معلوم نیست پزشک مربوطه که در تاریخ 28/50/31 از وی کسب نظر شده و در همان روز 28/50/31 به استعلام دادگاه پاسخ داده است،چگونه توانسته با یک معاینه سرپایی وضعیت روانی آقای ک را ظرف هیجده سال گذشته تشخیص دهد و قطعا اعلام کند بیماری که در 28/50/31 به وی معرفی شده،و حسب اظهار دخترش صرفا افسرده میباشد،از آغاز سال 5631 مجنون و مختل المشاعر بوده؟و دادگاه چگونه چنین اظهارنظری را ملاک حکم حجر از حدود هیجده سال قبل قرار داده است؟ ارتباط حکم حجر با اعتبار قضیه محکوم بها هر چند درخواست راجع به حجر به طرفیت شخص منتسب با حجر تقدیم میشود و او از دعوی دفاع میکند و ظاهرا شکل دعاوی ترافعی را به خود میگیرد و حاصل رسیدگی نیز اعم از قبول یا رد تقاضا،به صورت رأی دادگاه و حکم صادر میشود،ولی همانطور که استاد دکتر ناصر کاتوزیان نیز اعتقاد دارند 1 به جهت آنکه موضوع حجر با عامل زمان ارتباط نزدیک و مستقیم دارد و حالات روانی اشخاص هر لحظه ممکن است دچار تغییر و دگرگونی شود،مضافا متقاضی حجر غالبا از اقارب نزدیک فرد منتسب به حجر است و شخص اخیر نیز نوعا دفاعی از تقاضای طرح شده به عمل نمیآورد و در مقام تجدیدنظر خواهی برنمیآید،کما اینکه در رأی موضوع بررسی جمیع این ویژگی ها مصداق دارد،لذا رأی حجر از اعتبار قضیه محکوم بها برخوردار نیست به همین لحاظ ماده 27 قانون امور حسبی مقرر داشته است: «حکم حجر یا رفع حجر مانع از آن نیست که اگر اهلیت یا عدم اهلیت یکی از متعاملین در دادگاهی قبل از حکم حجر و یا بعد از رفع حجر صادر شود،دادگاه به آنچه نزد او ثابت شده است ترتیب اثر دهد."