خلاصة:
تندیس کوچکی از رب النوع عطارد که در سال 7251 توسط آنتونیو مینللی Antonio Minelli خلق و از سوی یک بزرگزاده و نیزی به نام مارکانتونیو میکییل Marcantonio Michiel متبرک شده است،زایچهای همراه با یک تصویر از حرکت سیاره عطارد براساس هیئت بطلمیوسی VII در بر دارد.
در بخش اول بررسی حاضر،تاریخ و اهمیت نجومی زایچه مزبور در مد نظر قرار گرفته و نشان داده خواهد شد که گویا سرنوشت چنین مقدر داشته که در یک لحظه استثنائی و فرخنده،یعنی در ساعت 8 صبح روز 51 ژوئن 7251 در زندگانی میکییل حادثه مهمی صورت گیرد.براساس ویژگی کلی این زایچه میتوان گفت که دست تقدیر چنین رقم زده بود که نطفه اولین کودک میکییل در این تاریخ بسته شود و از آنجا که تولد پسر او وتتوره Vettore هفت ماه پس از این تاریخ رخ داده،لذا باید این امکان را در نظر گرفت که این کودک پیش از موعد مقرر زاده شده است.یادداشت پایانی که در آخر این بررسی آمده است،نشانگر این است که زایچه مورد بحث مستقیما از ستارهیاب VIII یوهانس اشتوفلر IX مربوط به سالهای 1351-9941 برگرفته شده است.
بخش دوم این بررسی به بحث درباره تاریخچه و روند تکامل نظریه بطلمیوس در رابطه با سیاره عطارد پرداخته و بهطور ضمنی منحنی جبری را که مرکز فلک تدویر X عطارد طی میکند،مورد تحلیل قرار داده و نشان میدهد که منحنی مزبور در واقع یک بیضی میباشد.این منحنی برای اولین بار در رسالهای از الزرقالی XI (قرن یازدهم میلادی)مطرح شده است که ترجمه آن به زبان اسپانیائی در کتاب علم النجوم XII مضبوط است.هیچ یک از مورخین اروپائی به استثناء آ.وگنر A.Wegner (5091)موفق نشدهاند پی به اهمیت واقعی این منحنی ببرند.گرچه منحنی مزبور را نمیتوان نوعی پیشنگری نسبت به بیضیهای کپلر XIII تلقی نمود،ولی این منحنی میتواند انگیزهای برای آزمایشهای عملی او با منحنیهای بیضوی بوده باشد.گ.پورباخ XIV (قرن پانزدهم میلادی)نیز که تقریبا مطلقا متکی به تعبیرات منجمین اسلامی مانند زرقالی و ابن هیثم XV از نظریه بطلمیوس میباشد،به تفضیل به منحنیهای بیضوی میپردازد.
در پایان این مقاله نشان داده خواهد شد که طرحهای هندسی که در درون زایچه مورد بحث مشاهده میشوند،مستقیما از نظریه نوین سیارات پورباخ اقتباس شدهاند.
ملخص الجهاز:
"این منحنی برای اولین بار در رسالهای از الزرقالی XI (قرن یازدهم میلادی)مطرح شده است که ترجمه آن به زبان اسپانیائی
زایچه مورد بحث بیشتر از این نظر بسیار جالب است که برعکس زایچههای دیگر
وجود دارد و آن این است که آنرا از طول نقطه صاعد دایره البروج XV محاسبه کنیم(نگاه
ظاهرا در این مورد خاص،ساعت دقیق روز فقط در رابطه با قمر از اهمیت برخوردار است.
ملاحظه میکنیم که این حد به میزان قابل توجهی کمتر از زمان بین تاریخ تدوین زایچه و روز تولد و تتوره است که 212
معروف در سال 8061 استخراج نمود و شهرت زیاد این زایچه به همین دلیل است.
شکل 01-منحنی بطلمیوس در مقایسه با منحنی بیضوی عطارد(تناسب اندازهها واقعی است) در شکل 11 مانند موارد گذشته، E کره زمین و E' نقطه مفروضه را نشان میدهند و
در موقعیت اولیه یعنی هنگامیکه مرکز فلک تدویر در اوج است(نگاه کنید به
از این نقطه است که گردش مرکز فلک تدویر،یک حرکت یکنواخت به نظر میرسد.
شکل 22-«نظریه نوین سیارات»پویرباخ،لوح 01 ر،حرکت اوج فلک حامل طبق تصویری که پویرباخ به دست میدهد،چنین به نظر میرسد که این دو حرکت
موضع سیاره نیز در فلک تدویر به صورت تقریبی نمایش داده شده است زیرا در لحظه
فلک تدویر و فلک حامل خارج از مرکز یک سیاره خیالی که در حال گردش به دور کره زمین است.
خارج از مرکز یا eccentricity که آنرا با حرف(به تصویر صفحه مراجعه شود)نشان میدهند،مقیاسی است برای میزان
که خورشید از این دو نقطه عبور میکند،طول شب و روز در تمام نقاط زمین مساوی است."