ملخص الجهاز:
"مثلا،«کلیتگرایی»9که به معنی تابعیت علم از معیارهای مقبول،عینی و غیر شخصی و امکان پذیر بودن فعالیتهای علمی برای همهی استعدادهاست،در علم صنعتی شده،به این صورت خدشهدار میشود که یافتههای علمی کاملا تحت الشعاع ویژگیهای شرکت یا سازمانی قرار میگیرد که مجری آن طرح یا برنامهی تحقیقاتی است.
صنعتی شدن علم باعث شده است که هدف نظامهای آموزشی بهطور خلاصه عبارت باشد از:تأمین نیازهای بازار آزاد در جهت سودآوری بیشتر و دامن زدن به قاعدهی مصرفگرایی،تبدیل نظامهای آموزشی به صورت مراکزی به منظور تأمین نیروی کار مناسب برای شرکتهای فراملیتی و اقتصاد سرمایهداری،و القای نگرش سودمدارانه در مورد تعلیم و تربیت.
سجادی،اثرات قدرتیابی مؤسسات علمی جهانی در مقابل مؤسسات علمی محلی را چنین بیان میکند: الف)تضعیف نظام آموزشی محلی و ملی؛ ب)سست شدن وفاداری به دستاوردهای فرهنگی ملی و موازین اخلاقی محلی به علت حضور و غلبهی کالاهای فرهنگی و تولیدات آموزشی کشورهای قدرتمند؛ ج)کاهش کنترل نظامهای آموزشی محلی بر منابع و کیفیت موضوعات علمی، آموختهها و جهتگیریهای آموزشی و تربیتی،به خاطر ظهور رسانههای پیشرفته و فناوری مدرن چون ماهواره،اینترنت و رایانه؛ د)قدرتیابی تصمیمگیری مراکز فراملی یا جهانی و در مقابل،کاهش میزان اختیار تصمیمگیریهای آموزشی محلی و ملی[سجادی،1384:182].
در بعد دانشمندان،اشاره کردیم که بر اثر جهانی شدن:فعالیتهای علمی دانشمندان صنعتی و تجاری شده و علم به خدمت صنعت و تجارت درآمده است؛ اجتماعات تخصصی علمی در سطح جهانی تشکیل شده که موجبات ارتباط علمی بین دانشمندان را فراهم آوردهاند؛پیشرفتها و نوآوریهای هرروزهی علمی باعث شدهاند،دورههای کوتاه مدت آموزشی ضروری شوند؛و بالاخره،با ظهور دانشگاههای مجازی و فناوریهای آموزشی دیجیتالی،حضور عوامل انسانی در امر آموزش کاهش یافته است."