ملخص الجهاز:
"ارجاعگرا به برنامهای روشن نیاز ندارد(که ممکن است، وقتی آماده شد،به واسطه ملاکهایش در کل آن دسته از تحلیلگران فلسفی که بر این باورند که هر معنایی را میتوان در قالب زبان بیان کرد و بنابراین،موسیقی را- مگر آنکه ارجاعگرایان بتوانند به دادشان برسند -بیمعنی اعلام میکنند بس ناچیز باشد)،و غیر ارجاعگرا ضرورتا موسیقی برنامهای را بیاعتبار نمیکند،اگرچه میان برنامه فراموسیقایی و معنی موسیقیایی مرزی مشخص قائل میشود.
آن دسته از تحلیلگران فلسفی که بر این باورند که هر معنایی را میتوان در قالب زبان بیان کرد و بنابراین،موسیقی را-مگر آنکه ارجاعگرایان بتوانند به دادشان برسند-بیمعنی اعلام میکنند واضح است که موسیقی از یک نظر با حیات عاطفی آدمی پیوند مییابد،اما«چگونه» دنبال کردن آن موضوعی پیچیده و مبهم است.
سشنز(به مانند ارسطو) این معضل را تا اندازهای بیان میکند شنونده دقیق و اندیشمند را،از این رهگذر،با مسئلهای روبهرو میکنند که آشکارا به نظر میآید(این حکم)به تجربه خود آن شخص تناقض دارد(و آن را ناچیز جلوه میدهد)."