ملخص الجهاز:
"پس با این حساب من باید به چه چیزی در کار خود مباهات کنم و از آن راضی و خشنود باشم؟یک کارگر میتواند به کارش افتخار کند،درحالی که زمان زیادی را برای تعویض قطعات خراب صرف میکند؟آیا با این همه شل کن،سفت کن،کیفیت به دست میآید؟یک کارگر این را توضیح میدهد و من به او میگویم:«ولی شرکت با خرید قعطات ارزان صرفهجویی و استفاده میکند،نه؟» او جواب میدهد:بله،ولی در عوض ده برابر آنچه که صرفهجویی کردهاند باید پس بدهند،چون قطعات به سرعت از بین میروند و وقت ما را هم تلف میکنند.
در مذاکراتی که من بعدا با رؤسای ارشد شرکت داشتم،از آنها سؤال کردم:چرا با وجود اینکه حدود هشتاد درصد سرمایهگذاری شما در ابزار و ادوات دقیق و کامپیوتر است و گزارشهای بیشماری توسط کامپیوتر تهیه میشود و تقریبا پنجاه و پنج درصد نیروی کار شما در بخش بازرسی است،باوجوداین فقط کارکنان تولید هستند که از مواد خراب و نخهای پیچیده و تابدار مطلع هستند؟ ولی آنها جوابی برای من نداشتند.
البته استثنائاتی نیز وجود دارد که باعث خوشحالی است و آن هنگامی است که مدیریتها برای کار این گروه ارزش و اهمیت قائل هستند و به پیشنهادات آنها توجه میکنند و با مشارکت صمیمانه خود در بهبود کار،از این نظریات استفاده میکنند و موانع و مشکلاتی را که باعث عدم رضایت و ناخرسندی افراد است از سر راه برمیدارند.
به نیروی انسانی در کار فرصت دهید،تا به کاری که میکنند افتخار کنند،تنها اقلیت کوچکی که سه درصدی هستند،ممکن است که به این موضوع توجه نکنند و اساسا مسأله اهمیتی برای آنها نداشته باشد آنها نیز به وسیلهء فشار همتایان خود فرسوده خواهند شد."