ملخص الجهاز:
"ویژه دویستمین شماره مجله گزارش اشکها و لبخندهای یک قلمزن (به تصویر صفحه مراجعه شود) احمد بشیری از ورود من به خانوادهی مطبوعات کشورم، نزدک 60 سال میگذرد یعنی دقیقا از سال 1328 خورشیدی به این سو.
اما من،در این دم،بر سر آن نیستم که گزارشی دورودراز از خاطرات روزگاران گذشته روزنامهنگاری و نویسندگیام،بنویسم که نه«حال و حوصله»این کار را دارم و نه از من،چنین کاری خواسته شده است.
دریغا که این حالت نیز چندان نپایید و یک روز باخبر شدیم که مجله گزارش«تعطیل»و مدیر آن نیز«توقیف»شده است.
چندان که این اواخر،میپنداشتم مجله برای همیشه تعطیل شده است.
از خواندن این نوشته شادمان گردیدم که دریافتم«گزارش»،«سر پا» است و بهزودی شماره 200 آن نیز،به چاپ خواهد رسید.
اگر کسی،در وادی برهوت و هولناک روزنامهنگاری این کشور،گام نزده باشد،هرگز نمیتواند بداند چاپ و نشر پیاپی 200 شماره مجله،یعنی چه؟اگر بگویی یعنی 200 بار«مردن و زنده شدن»،دروغ نگفتهای،اگر بگویی یعنی 200 سال از عمر ناشر مجله کم شدن،گزافهگویی نکردهای،اگر بگویی 200 بار عذاب جهنم را،به چشم دیدن و به جان چشیدن،سخنی به خطا، بر زبان نراندهای و اگر کسی،از این عالم،آگاه باشد و بیدرنگ،گفتهات را تصدیق و تایید نکند،بدان،که هیچ انصاف ندارد و بوی«معرفت»به مشامش نرسیده است!.
در هر جای دنیا،نشر مرتب 200 شماره از یک مجله،برای دارندهی آن، چه مزایا و«آلاف و الوف»ی که نمیآورد و چه«بار و بنه»ای که برای آن نشریه فراهم نمیکند؟اما در کشور ما،شمار 200 مجله،مترادف است با جمله دردناک:«پوستی بر استخوان»!"