ملخص الجهاز:
"بهمین ملاحظه بسیاری و میتوان گفت اکثریت مردم ایران(فارسی زبان)مقداری شعر از حفظ دارند یعنی چون آواز خواندن هم مانند نفس کشیدن و دوست داشتن و راز و نیاز کردن در طبیعت انسانی موجود است و انسان محتاج بدرد دل گفتن و راز و نیاز کردن و شکوه نمودن و از عشق و شوق و فراق و امید و یاس سخن راندن و مسرت درون و یا رنج- جان و روان خود را اظهار داشتن است و از این کار تسلیت مییابد و دل سبک میکند ابیات و سخنانی را که میتوان در موقع لزوم زبان حال قرار داد بمیل و رغبت(خواهی نخواهی و از روی تعمد و اختیار و یا بلا اختیار)از حفظ میکند و مورد استعمال قرار میدهد.
نظامی درباره"نکیسا"هم این ابیات را دارد: نکیسا نام مردی بود"چنگی" ندیم خاص خسرو بیدرنگی کزو خوشگوتری در لحن آواز ندید این"چنگ پشت""ارغنونساز" ز"رود" واز موزون او بر آورد غنا را رسم"تقطیع"او درآورد چنان میساخت الحانهای محزون که"زهره"چرخ میزگرد گردون "نواهاتی"چنان چالاک میزد که مرغ از درد سر بر خاک میزد جز او کافزون شمرد از زهره خود را ندادی یاری کس باربد را در این ابیات از"چنگ"و"لحن"و"ارغنون"و"رود"و"تقطیع"و"زهره"(خدای موسیقی و رقص2و"نوا"سخن رفته است.
در جای دیگر از منظومه"خسرو شیرین"باز از باربد و الحان موسیقی ایرانی سخن در میان آمده است و برای مزید فایدت آن ابیات را نیز در اینجا یاد مینمائیم تا خوانندگان را تفریح خاطری باشد: خسرو پادشاه ساسانی(خسرو پرویز)سر عیش و شادی دارد و نظامی فرموده است: ملک چون شد ز نوش ساقیان مست غم دیدار شیرین بردش از دست طلب فرمود کردن باربد را وز او درمان طلب شد کار خود را درآمد باربد چون بلبل مست گرفته بربطی3چون آب در دست ستار باربد اواز در داد سماع ارغنون4را سز در داد ز صد دستان5که او را بود دمساز گریده کردی لحن خوش آوار ............."