ملخص الجهاز:
"گذشت زمان و پیدایش آگاهی ملی،پیشرفت شیوه، بررسی پدیدههای اجتماعی و دانش اقتصادی،از بین رفتن عقدهها و حسادتی که نسبت بسردار سپه،سرکردهء کودتای سوم اسفند 2479 شاهنشاهی بمیان آمده بود،بیپایگی تحریفهای تاریخ دوران رضاشاه پهلوی و اظهار نظرهای رجال سرشناس و درستکار دربارهء شخص او امکان آنرا بمیان آورده است تا دربارهء بزرگترین شخصیت تاریخی و سیاسی بیست و پنجمین سده شاهنشاهی ایران پژوهشی درست،بیغرض و عینی صورت گیرد و مقام تاریخی وی روشن گردد.
لیکن این انقلاب با وجود به دست آوردن قانون اساسی و محدود ساختن سلطنت استبدادی نتوانست وظایف اجتماعی و سیاسی خود را که عبارت بودند از محو کامل مناسبات ارباب-رعیتی،از بین بردن نفوذ امپریا- لیستها،ایجاد امکانهای گسترده برای رشد سرمایهداری از راه تاسیس صنایع ماشینی،احداث راه و راهآهن و تاءسیس بانکهای ملی انجام دهد.
او میبایست با در دست داشتن ارتش یعنی تنها نیروی انقلابی آنروز بین نیروهای محافظه کار داخلی که هنوز ریشهکن نشده بودند و علیه او کارشکنی میکردند،نیروهای چپگرا که تحت تأثیر انقلابهای روسیه قرار داشتند و امپریالیسم انگلستان مانور نماید تا بتواند با در دست داشتن قدرت دولتی خواستهای جامعه ایران را برآورده سازد.
این وضع انگیزهای بود که بازرگانان و رباخواران ایران را وادار میکرد تا درآمد پولی خود را صرف خرید زمین و مستغلات نمایند و در درجه اول به بازرگانی کالاهای کشاورزی و دامپروری رو آورند رضاشاه میبایست از دو راه شیوه تولیدی سرمایهداری را در ایران را در ایران پایهگذاری نماید:نخست بکمک دستگاههای دولت و دوم فراهم ساختن زمینه مناسب برای دلگرم ساختن سرمایهداران کشور بکارهای صنعتی."