سفر مجوس - مجلة آرش الأدب والفن

"الیوت: «در این سفر،آمدنی بس سرد داشتیم، درست در بدترین ایام سال برای چنین سفری،و سفری بدین حد دراز: راه‌ها عمیق و هوا سوزان، و در زمهریر زمستان. عاقبت ترجیح دادیم سرتاسر شب را سفر کنیم، با چرت‌های کوتاه، با ندائی که هردم در گوش ما آواز سرمیداد و میگفت که جملگی این کارها بس ابلهانه بود. بیادم هست،جملگی این ماجراها،در زمانها پیش بود، و من بار دیگر چنین کاری را انجام خواهم‌داد،اما این‌بار قرار خواهم گرفت این قرا گرفتن این؛آیا همگی ما به آن راه رهنمون شدیم برای تولد یا مرک؟بی‌گمان،تولدی وجود داشت، ما بر آن گواهی داشتیم و تردیدی نبود. من خود تولد و مرک را دیده بودم، اما فکر میکردم که این دو باهم تفاوتی دارند،این تولد بس سخت بود و برای ما مرارتی تلخ،همچون مرک،مرک ما."