ملخص الجهاز:
"شماره 41>ماهنامه کوثر>مجلات شعر تقدیم به پناه دلها سلام حکیمی هرچند دل به یاد تو تنها نشسته است اما فراز بام ثریا نشسته است اینک به باغ عاطفهام غنچهای امید با شاخههای سبزشکوفا نشسته است یک لاله در کویر سکوتم زجنس عشق چشم انتظار نم نم دریا نشسته است هرلحظهای زچشم قلم میچکد غزل یعنی که کلک هم به تمنا نشسته است مولا به کوچههای دل آیینه کاشتم یعنی نگاه من به تماشا نشسته است تقدیم به خورشید همیشه جاوید قم، حضرت فاطمه معصومه علیها السلام سلام حکیمی ذره ذره گرد کوی تو چه زیبا میرود میچشد عشق از سرایت تا ثریا میرود میرباید ساقهای خورشید نور از درکهت روزها یک شاخهاش تا عرش بالا میرود هر دقیقه روح من مثل کبوترهای تو میمکد گرد و غبارت را به رؤیا میرود خامه میبوید تمام واژههای سبز را لیک هرلحظه به سوی سبز ترها میرود کلک میکارد غزل در لابه لای دفترم گرچه با سرپیش پای شعر تنها میرود ای شفیع عشق من با یاد رویت هرشبی این دلم تا انتهای شب شکیبا میرود میچکانم هرنگاهم را به روی سنگهایت این نگاه ناب من تا عمق دریا میرود به مناسبت ولادت حضرت زینب(س) و روز پرستار بانوی آب..."