ملخص الجهاز:
"این داستانها،شاهنامهها و فتوتنامهها که شرححال دلیریها و آداب و رسوم جوانمردان،پهلوانان و قهرمانان و فتیان هستند و هریک به نوبهی خود در ساختار ادبیات مردمی و جوانمردی تأثیر بسزایی داشتهاند؛ چنانکه این ادبیات در کلام مرشدان، که زبان جوانمردان و عیاران و اهل فتوت است،به روشنی به گوش میرسد.
اینگونه ادبیات که آیین جوانمردی و فتوت را شامل میشود،مانند دیگر بخشهای ادبیات،نه تنها اصطلاحات ویژهی خود مانند:نقیب،بیت،کبیر، حزب،نسبت،وکیل،شد،عیب، رفیق،بکر،جد،ثقیل،تکمیل، محاکمه،وقف،لنگر،آستانه، زعیم،و تعبیر را داراست،بلکه آداب و رسوم خاصی نیز دارد.
اما لوطی کیست؟واژهی لوطی در کجای این ادبیات و اصطلاحات و آداب جای دارد؟ریشهی این باور از کجاست؟چگونه این واژهها از چنان بار معنایی مثبت و منفی وسیعی برخوردار شده که حتی به ضرب المثلهای رایج زبان فارسی راه یافتهاست؟چگونه ناگهان لوطی نالوطی میشود؟منشأ این دوگانگی معنایی چیست که سبب پدیدآمدن چنین ضرب المثلهایی میشود: لوطی است و یک دست لباس.
لوطی گاه بهمعنای جوانمرد و بخشنده و لوطیگری به معنای جوانمردی و بخشندگی،و لوطیواری به معنی آزادگی و رهایی از قیدوبند به کار برده میشود و گاه در مواردی،در مفهومی کاملا متضاد به کار میرود؛یعنی نالوطی میشود،مانند:«فلانچیز لوطی خور شد»؛یعنی از میان رفت.
چنانکه صورت مفرد این واژه (لوطی)باری مثبت دارد و به معنی جوانمرد است و هنگامی که به صورت جمع به کار برده میشود (الواط)،معنایی منفی از آن استنباط میگردد و در حد واژهی«لات بی سر و پا»پایین میآید.
اما مگر نه اینکه واژهی لوطی منسوب به عمل شنیع قوم لوط است،پس چرا لوطی در معنای جوانمرد به کار برده میشود؟ در فرهنگنامهها،واژهی«لودی» (به ضم لام)به معنی جوانمرد،با غیرت،رند و بیباک است که «لوطی»هم تلفظ میشود."