خلاصة:
دکارت،فیلسوف شهیر فرانسوی که به قولی مؤسس فلسفهء دوران جدید محسوب میشود در مهمترین آثار خود،یعنی«تأملات در فلسفهء اولی»و نیز «اصول فلسفه»براهینی بر اثبات وجود خدا ارائه کرده است.مطالب کتاب تأملات،در زمان خود دکارت اعتراضات زیادی را برانگیخت که مجددا توسط وی پاسخ داده شد.یکی از براهین دکارت برای اثبات خدا استدلال از راه تصور خدا و کمال لایتناهی نهفته در این تصور است که به موجب قانون علیت باید مأخوذ از علتی دستکم معادل خود باشد و چون در جهان طبیعت چنین مرجعی برای ایجاد تصور کمال لایتناهی وجود ندارد پس باید یک خدای کامل نامتناهی منشأ پیدایش این تصور باشد.این مقاله به بخشی از اعتراضات یکی از معاصرین دکارت(پی یر گاسندی)در اینباره و سپس به بررسی تطبیقی آن با برهان ظاهرا مشابه آن در فلسفه و معارف اسلامی،مرسوم به برهان فطرت میپردازد.
ملخص الجهاز:
اکنون چه پاسخی شایسته است وقتی که شما میگویید: اگر آن نشانه،چیز دیگری جز خود صنعت و شیء مخلوق نیست پس شما خود یک ایده هستید،و یا چیز بیشتری از نمایش و جلوهء یک فکر نیستید؛شما خود هم نشانهء حکشده و هم شیئی هستید که نشانه در آن حک شده است!؟ آیا سئوالات فوق،هوشمندانهتر است از زمانی که با دیدن آن تابلوی نقاشی که نقاش با ابداع هنری خود آن را از دیگر تابلوها م تمایز ساخته است،بگوییم چون در اینجا تابلو چیزی نیست پس باید بگوییم که تابلو اصلا یعنی همان تکنیک و هنر،و اصلا دارای مادّهای که هنر در آن به کار رفته،نیست،بلکه اینجا صرفا نمایش حالتی از نقّاش است؟!او آنگاه که شما راجع به این جملهء من-که میگویم خداوند در ما اثر و شکل خود را قرار داده است-نتیجهگیری میکنید که:بنابراین،خداوند باید دارای شکل و صورت بشری باشد و بعد میگویید:این،چگونه ممکن است،با وجود اینکه همهء خصوصیّات انسان با ویژگیهای الهی متفاوت است؛آیا این طرز برداشت، هوشمندانهتر است از آنگاه که،راجع به آفریننده یک تابلوی هنری خاص،میگوییم که این اثر بیشباهت به کارهای«الکساندر»نیست؛آیا شما از این جمله برداشت میکنید که این جمله دلالت دارد بر اینکه«الکساندر»شبیه یک تابلو است،همچنانکه تابلو مرکّب است از چوب و رنگ و نه از استخوان و گوشت فردی همچون«الکساندر»!و حال آنکه طبیعت یک تصویر را داشتن،چنان نیست که عینا در همهء خصوصیّات مانند خود آن صورت باشد بلکه تنها بدینمعناست که تنها در برخی زمینهها از آن برداشت شده است؛و این روشن است که قدرت مطلقه و کامل فکری که از خداوند سراغ داریم در ما توسّط استعداد و قوّهای که برای کمال در ما وجود دارد،خود را نشان میدهد....