ملخص الجهاز:
"از آنجا که هدف توسعه انسانی از بین بردن نابرابریها، بقای انسانی و فزون گزینههای اوست و این فرایند در مسیر ارتقای مؤلفههایی نظیر آموزش، بهداشت، محیط زیست، تغذیه، جمعیت، اشتغال مولد برای گروههای افراد در فعالیتها و نهادهای اجتماعی حرکت میکند، بنا بر این، مدیریت توسعه انسانی به مفهوم سامان دادن و ارتقای مجموعه توانایی و استعداد انسانی برای تولید کالا و خدمات است و چون کل فرایند توسعه نیز به انسانها و توسعه آنان وابسته است، لذا تحقق آن در صورتی میسر است که تواناییهای نیروی انسانی جامعه افزایش یابد و ارتقای کمی و کیفی زندگی انسانها هموارتر گردد و مشارکت آنان در سازندگی افزوده شود.
4. افزایش بهرهوری:چرا رشد اقتصادی در تمام کشورها به رغم تلاش یکسان و مستمر برای رشد یکسان نیست؟چرا تولید محصولی واحد در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه متفاوت است؟چرا عملکرد افراد در پستهایشان تفاوت دارد؟چرا علاقه به کار در افراد پس از استخدام به تدریج کاهش مییابد؟و بالاخره چرا بهرهوری نیروی کار در ژاپن 000، 50 دلار(یعنی یک ژاپنی ارزش افزودهای معادل این رقم در سال ایجاد میکند)و در سنگاپور 25000 دلار و در ایران 000، 90 تومان(تقریبا معادل 225 دلار)است؟در پاسخ به این سؤالها میبایست وظایف مدیریت سرمایه انسانی را یادآور شد که عبارت است از مهیا نگهداشتن دانشها، مهارتها و تواناییهای نیروی انسانی در مقابل شرایط متغیر شغلی، طرحریزیهای کاری تازه و برآوردن نیازهای مؤسسات در جهت انجام مأموریتها و رسیدن به هدفهایشان مدیریت منبع انسانی شیوهای برای مدیریت استخدامی است که به منظور تحصیل منافع رقابتی، با توسل به اهرمهای فرهنگی، ساختاری و روشهای پرسنلی، نیروی کار با توانایی و تعهد سطح بالا را گسترش دهد(استوری، 1995:5)."