ملخص الجهاز:
"جاوید نامدار سر تا سر دشت خاوران سنگی نیست کز خون دل و دیده بر آن رنگی نیست «ابو سعید ابو الخیر» غزلی با ابو سعید ابو الخیر مطرب این چنگ فروهل که شب از نیمه گذشت** وین سمند غم جادوئی من رام نگشت شبنم زندگیم بر لب گلبرگ وجود نرم نرم از تف خورشید بسوخت نه به سر آتش پیکار مراست نه به شام سهیم دوست چراغی افروخت نالههایم به گلو اندکاندک خفه شد و به دهلیز خیال سایهها دیو شد و نقش پریزاد نشد.
سبزهایم همه زرد دودآگین افق آبی من.
آتشم بیگرما تیره دریای امیدآور سیما بیمن پردههای سیه خاطرهها رفته رفته به دلم رنگ طرب میگیرد.
آب در پیکره چشمه غم میجوشد ماهتابی همه چهره شب میگیرد.
و کنون شده خاکستر شبگیر پراکنده به دشت مطرب این چنگ فروهل که شب از نیمه گذشت..
جای خوشوقتی است که جوانان ایرانی بپایه و مایهای رسیدهاند که دانش و استعدادشان مورد استفاده کشورهای همجوار قرار میگیرد."