ملخص الجهاز:
"بقائی نائینی* (به تصویر صفحه مراجعه شود) >بسوک یگانه یادگار خواهرم1 مراست شکوه،از این عالم و خداوندش!
که آن نهال که خود پروراند،برکندش!
متاع دکهء هستی،چه ارزشی دارد؟ که نیش همره نوش است و زهرگین قندش!
ز خاک،خلقت انسان اگر ضرورت داشت، چرا،دوباره بخاک سیه،سپارندش؟ ز پا فتاد،چرا،یادگار خواهر من؟ که کرده بود نهالی چنان برومندش!
گزیده مرد و جوان و نیکنفس و خلیق که پنجهی سرطان بگسلاند پیوندش!
چه بود علت تشکیل خانوادهء او؟ که جمع کرد و بدینسان،زهم پراکندش!
کجاست شور و نشاط(فریده)دختر او؟ چرا فلک نتوانست دید،خرسندش؟ قلوب کوچک اطفال را تحمل نیست، که برنهند غمی،همچو کوه الوندش!
چو من کسیکه معزی شد و معزاهم، نگر!که تابوتوان درخور است تاچندش؟ چنین کسی به حقیقت رهین منت نیست، که باز از او بستانند،آنچه بخشندش!
من آنچه در دلم آید،صریح میگویم، گرفتم،اینکه نباشد کسی خوشآیندش!
(*)آقای جلال بقائی نائینی شاعر قویمایه و طنزگوی و لیطفهسرای معاصر (1)سید جلال قاضینور"