ملخص الجهاز:
(به تصویر صفحه مراجعه شود)تحصیلات مشخص روح و مغز روحانیت است؟آیا نوع ارتزاق روحانیت هویت او را تشکیل میدهد؟و اصولا وظایف و معایب این طبقه چیست؟آیا قابل اصلاح است و اصلاحگران حوزه چه کسانیاند؟نگارنده تلاش میکند تا پارهای از این پرسشها را از مکتب امام خمینی رحمه الله معلوم سازد و از نگاه آن سرور اندیشمند، رابطه روشنفکری و روحانیت را آشکار نماید.
امام خمینی رحمه الله دراینباره میفرماید:«همینطور دنبال این افتادند که قشر روحانی را در بین مردم منحط کنند روحانیون مردم کهنه ژرستی هستند،فناتیک هستند،اینها درباری هستند،اینها برای سلاطین کار میکنند این هم یک تبلیغ وسیعی بود»6،«در زمان رضاخان که من شاهد مسایل بودم طوری کرده بودند که شاعرش،نویسندهاش، گویندهاش،همه برضد روحانیت بودند»7،«افرادی که آنوقت از دانشگاه بیرون آمده بودند و تحصیلاتشان را هم در خارج کرده بودند و برگشتند در ایران،همانهایی بودند که وزرای آن وقت را و بسیاری از وکلای آنوقت را آنها تشکیل میدادند.
امام خمینی آن متفکر آگاه به زمان در تبیین این توطئه شوم میفرماید:«از امور بسیار با اهمیت و سرنوشتساز مسأله مراکز تعلیموتربیت از کودکستانها تا دانشگاههاست که به واسطهء اهمیت فوق العادهاش تکرار نموده و با اشاره میگذرم:باید ملت غارت شده بداند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربهء مهلک زده است، قسمت عمدهاش از دانشگاهها بوده است،اگر دانشگاهها و مراکز تعلیموتربیت دیگر،با برنامههای اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیموتهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند،هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن آمریکا و شوروی فرونمیرفت»9،«همه میدانیم که سرنوشت یک کشور و یک ملت و یک نظام،بعد از تودههای مردم در دست طبقهء تحصیل کرده است و هدف بزرگ استعمارنو به دست گرفتن مراکز این قشر است.