ملخص الجهاز:
"بقول فقهای گرامی،لا تفعل و افعل و یجوز و لا یجوز را بنحو کامل و وافی تمام کرد و احکام خمسه تکلیفیه را آنطور که شارع آورده است بعمل آورد و همینکه بر اثر تلقین و تکرار، مقامات شریعت،در وجود انسان داخل و در باطن و ضمیر ناخودآگاه او مرکوز گردید و آدمی بتمامی احکام و دستورهای شرع از باب ملکه راسخه و صفت بطی الزوال در مقام عمل به ارکان و اعضاء چیرگی یافت آنگاه شریعت را بپایان رسانده و با حفظ حدود و اجرای عادی احکام و اوامر و نواهی آن،در قلمرو طریقت پانهاده است،و از اینمقام به بعد اعمال خود را بمعیارهای کافیتری سنجیده و وظائف طاعات و اذکار قلبی و وسائط ربط و پیوند او گستردهتر و بیشتر میشود و چون مقصد حقیقت و از مفهومات مشکله میباشد با اجرای احکام طریقت، بهر کیفیتی از حقیقت که دست یابد،بر تروپر کیفیتتر از آن پیش پایش آشکار میشود و هم- چنان طی طریق میکند و در همهء این طرق،مفهوم حقیقت برایش برتر و والاتر شده والی غیر النهایه پیش میرود و بقول کریمهء قرانی:«و اعبد حتی یأتیک الیقین»تا زمان مرگ در هر مرتبه و مرحلهای،مقصد برای شخص واصل وسیله و طیق وصول بمقصد دیگری میگردد و بدین اعتبار که حقیقت مقول به تشکیک است و برای هر سالک طریق الی الله مفهومی ویژه دارد بنابراین عارف غزل پرداز،حافظ شیراز: این راه را نهایت،صورت کجا توان بست کش صد هزار مقصد،بیش است در بدایت بدین ترتیب،طی منزل و طریق میکند تا در طریقت بمرحلهء فنای افعال و صفات میرسد و در این مقام برای سالک الی الله،انقطاع کلی از ما سوی الله دست میدهد و از اینکه عالم بفنای افعال و صفات خود درافعال و صفات باریتعالی است نیز فانی میشود و بقول کاملان از عرفا،بمقام فناء عن الفناء و مرتبهء فنای ذات و بقای فی الله میرسد و راز حدیث قدسی: «خلقتم للبقاء لا للفناء»، را با لذات ادراک میکند."