ملخص الجهاز:
"پاسکال در«رسالهء مربوط به تعادل مایعات و سنگینی هوا»(1649-1654)تاکید میکند:«میشود که همهء هواداران ارسطو را جمع کرد و تمام نیروها را در این راه به هدر داد تا از روی نوشتههای معلم بزرگ و تفسیرنویسان او روشن کرد که همهء پدیدهها از خلاء وحشت دارند،ولی راه دیگری هم وجود دارد:میشود پذیرفت که آزمایش،معلم واقعی است و تنها راهی است که باید فیزیک آن را دنبال کند1».
پاسکال ریاضیدان،که نظریهء احتمال را بنیان گذاشت،پاسکال فیزیکدان،که با کشف قانونی،مبانی هیدروستاتیک علمی را طرح کرد،از یک طرف،و پاسکال فیلسوف و مروج اخلاق،که میخواست،ولی به علت مرگ زودرسش نتوانست،اثر خود را دربارهء دفاع از مسیحیت بنویسد،از طرف دیگر،در برابر ما«پدیدهء پاسکال»را قرار میدهد که به خصوص به خاطر همین جنبههای متضاد زندگی خودش،ما را به طرف خود جلب میکند.
ولی در واقع،از وحدت آنها،تنها میتوان در انتظار یک «ویرانی عمومی»بود،زیرا«یکی اطمینان را تبلیغ میکند و دیگری تردید را،یکی از توانائی و بزرگی انسان سخن میگوید و دیگری از ضعف او،آنها راستی و ناراستی را باهم ویران میکنند»1به عقیدهء پاسکال،اشتباه دو فیلسوف ناشی از این است که «این اندیشمندان،جهان را در مورد یک موضوع،متضاد میبینند،زیرا یکی از آنها عظمت طبیعت را توصیف میکند و دیگری ضعف آن را،به همین مناسبت آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند»2.
همین قضاوت،میتواند راهی باشد برای تعیین نقطهء تحول اندیشههای پاسکال،در طرحی که برای کشف تناقضهای آن داریم، تناقضهایی که در ابتدای مقاله دربارهء آنها صحبت کردیم:خوشبینی علمی به بدبینی ادراکی تبدیل میشود،و این ناشی از درک مقام انسان در چارچوب طرحی از جهان است که دانشهای طبیعی سدهء هفدهم به وجود آورده است."