خلاصة:
هنگامی که مجلس نوپای مشروطه برای اصلاح اداره کشور تصمیم گرفت از کارشناسان کشورهای مختلف استفاده کند، دو دولت روس و انگلیس از این اقدام سخت عصبانی شدند. مورگان شوستر معروف ترین چهره در بین آنها بود که با اختیارات وسیعی که مجلس به او داد، شروع به انجام اصلاحات دامنه دار در امور مالی و اداره گمرکات کرد. روسیه با دو التیماتوم ایران را تهدید کرد و خواستار اخراج مورگان شوستر شد. به رغم ایستادگی مردم، مجلس و روحانیان و با حمایت انگلیس از روسیه، سرانجام مورگان شوستر از ایران اخراج شد و اصلاحات وی ناتمام ماند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که چرا دولتمردان ایران، برای حل معضلات اقتصادی و امنیتی خود آمریکایی ها را برگزیدند و آیا با این اقدام، به اهداف مورد نظر خود رسیدند. دیگر اینکه عکس العمل انگلیس و روس، دو قدرت دیگر آن زمان در برابر این انتخاب چه بود؟
ملخص الجهاز:
"در مورد قرارداد نفت ایران و آمریکا، نظر عوامل انگلیس و کارگردانان شرکت نفت انگلیس در ایران این بود که با هیاهو و جنجال، رقم صدی شانزده را بیش از صدی ده قلمداد کنند و با استفاده از بیاطلاعی مردم، عاقدین آن را متهم به سوء استفاده و خیانت کنند؛ اما سخنرانی نصرتالله فیروز که از سیاستمداران تحصیل کرده بود، با ایراد نطق و توضیحات کاملی که داد به مردم و مجلس فهماند که دولت ایران با کمک شوستر که در خیرخواهی و صداقت و صمیمیت او به ایران و ایرانی شکی نیست، این قرار داد را منعقد ساخته و ذکر صدی ده و مخصوصا قید جمله بدون قبول و کسر مخارج، نه تنها درآمد نفت ایران از صدی شانزده بالاتر میشود، بلکه تا صدی بیست و صدی بیست و دو بالاتر نیز خواهد برد اما همانطور که بیان شد، مهمترین اقدام شوستر، تشکیل ژاندارمری خزانه و ضبط اموال شعاعالسلطنه بود.
نراتف از جدیت و مساعی مورگان شوستر به سختی شکایت میکرد و شکایتش این بود که این مرد میخواهد در تمام ادارات ایران نظارت داشته باشد؛ به شکلی که به کلی مخالف منافع دولت روس است و در ضمن صحبت الفاظ ذیل گفته شد که تشکیلات در ایران، باید کمکم در دست گرفته شود آن هم به طریقی که منافع روسیه در آنها منظور گردد."