ملخص الجهاز:
"برای مثال،حفظ سلامت یک اقتصاد پس از یک بحران بانکی،اما سوالاتی که در این زمینه مطرحاند،بیشتر روی این نکته تمرکز دارند که آیا شرایط به گونهای هست که بتوان به واسطه آن،حمایت از سیستمهای بانکی را توجیه نمود؟کیفیت داراییهای بانکی به چه اندازهای باید باشد که آنها بتوانند در آینده بدان تکیه کنند (توجه به کفایت و کیفیت سرمایه)؟اگر کارآمدی سیستم بانکداری حایز اهمیت است،پس چرا رقبا در ارایه خدمات ارزانتر در بازار مالی قصور میکنند(رفتار رقابتی بانکها)؟و در آخر اینکه،ناظران و کنترلکنندگان سیستمهای بانکی چه کسانی هستند و بایستی چه مواردی را در اولویت قرار دهند؟ انگیزه دولتها در زمینه حمایت از سیستم بانکداری ظاهرا،دولتها حتی در بیشتر اقتصادهای لیبرال،این احساس را دارند که سیستمهای بانکداری از چنان اهمیتی برخوردارند که نمیتوان آنها را به حال خود گذاشت.
در گزارشی که از سوی گروهی از صاحبنظران فدرال رزرو،بانک جهانی و سایر موسسات،در سپتامبر 2003 منتشر شد،به این نکته اشاره شده است که«بسیاری از محدودیتهای نظارتی،با نتایج نامطلوبی همچون قیمتهای نامناسب برای مشتریان،دسترسی کمتر به اعتبارات و کاهش ثبات سیستم مالی همراه هستند،در حالی که اعمال محدودیتهای کمتر الزامآور برای مالکیت یا ثبت بانکهای خارجی،معمولا برای مشتریان مطلوبتر است و امکان دسترسی بیشتر به اعتبارات را به همراه دارد،ازاینرو،سیاستهایی که رقابت بانکی را محدود میکنند-مثل مقررات و موانع برای مشارکت خارجی و کنترل مستقیم دولت روی منابع بانکداری- (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) از سیاستهای بد بشمار میروند و تمامی عملکردهای اقتصادی را زایل میسازند."