ملخص الجهاز:
"تأکید بیش از حد بر مورفولوژی چشمانداز فرهنگی و کاربرد آن به عنوان ابزاری اصلی در شناسایی روندهای مربوط به تکامل تاریخی چشماندازهای انسانی،اگرچه بر بنیاد اندیشههای امروزی جغرافیای نوین تأثیر به سزایی داشت،اما باعث تحول بنیادی و شاید به زبان بهتر،باعث فراهم آمدن اساس لازم برای تحول نظری (تئوریک)و عملی(کاربردی)دانش جغرافیا نشد،در واقع،در چهارچوب اینگونه بحثها و از طریق بررسی ساختارهای ظاهری و صوری و آنچه به نظر میآید و در مجموع،صرفا"از طریق توصیف ویژگیهای قابل رویت چشمانداز و احتمالا"تحلیل مجرد عوامل و نیروها،نمیتوان به درستی به تبیین و توضیح چشماندازهای جغرافیایی به عنوان عینیات مکانی پرداخت،دیدگاه چشمانداز در واقع دانش جغرافیا را در حد فن عکاسی مطرح میساخت9.
در پایان،عوامل بازماندگی دانش جغرافیا در حیطههای بالنده علمی(به ویژه در ایران)که هنوز نیز مطرح است را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود: الف)تأکید بیش از حد بر توصیف به شکلهای گوناگون در دورههای زمانی مختلف و نیز بعضا"تا به امروز؛ ب)عدم اشراف بر تعریفی نبیادی از موضوع جغرافیا و عدم تشخیص دقیق قلمرو مطالعاتی آن؛ ج)ضعف تئوریک(نظری)غالب دستاندرکاران این دانش با همه ادعایی که در گردآوری اطلاعات و تعمیم دادن یافتهها (به تصویر صفحه مراجعه شود) میشود(که این خود در صورت انجام باید و میتواند زمینهساز تئوریها باشد)و عدم ارائه مدلها و نظریات علمی و عملی؛و د)نارسایی در ارائه نشانهها و دلائل کافی در زمینهکارآیی و کاربردی بودن یافتههای جغرافیایی در زمینههای اجتماعی از طریق ارائه نمونهکارهای تحقیقاتی کاربردی در ارتباط مستقیم با پروژههای اجرایی."