ملخص الجهاز:
"هرچند این مشی یعنی تأکیدبر هنجارهای فرهنگی،زبانهایی خاص،تاریخی مشخص و آثار مکتوب برایپاسخ به پرسش فربۀ«ایرانی کیست؟»ضروری مینماید اما اگر توأمان بارویکردی که ایرانی بودن را مانند هر هویتی دیگر مشتمل بر تصاویری نسبتبه آدم و عامل به بررسی مینشیند در نظر گرفته نشود راه به جایی نخواهدبرد.
حق آن است که ایرانی بودن مانند هر هویتی دیگر از جنس تصویر استو تصاویری کلی و کلان را نسبت به جهان،انسان،عقل و جامعۀ انسانی دربر میگیرد.
از این چشمانداز،هویت ایرانی دو تعامل مهم را پشت سر گذاشته؛در ابتدابا تعالیم اسلامی و روح انسان محور آن آشنا شده و سپس چند سدۀ پیش بافرهنگ غرب رودررو شده است.
این نکته البته نباید به عنوان راه حلی برای پرسش سترگ«ایرانی کیست؟»قلمداد شود و این پرسش همچنان زنده و فربه است اما مهم آن است که بدینپرسش به عنوان سؤالی غیرمترقبه ننگریم و آن را ابهامی طبیعی فراروی مسیرطولانی هویت ایرانی-اسلامی بدانیم."