ملخص الجهاز:
"گفت:عجب!پدرتان گفت؟من الان مأمور میفرستم او را بیاورند آگاهی بهبینم اطلاعات درباره قالپاقدزدی را از کجا آورده؟ نام پدر گفتم:علی پرسید نام فامیلی؟گفتم فامیل خودم است.
می توانید به ستاد کل ارتش تلفن بزنید و ایشان را احضار کنید بیاید به آگاهی به شما توضیح بدهد که از کجا میداند که ممکن است قالپاقهای سرقت شده من در اداره آگاهی باشد.
بعد او درحالیکه نگاه شرر بارش را روی من میریخت زنگ زد، پاسبانی آمد و به پاسبان گفت:این آقار ببر انبار قسمت قالپاقهای کشف شده بهبینید قالپاقهایش آنجا هست یا نه؟ من قند توی دلم آب شده بود که حالا میروم و قالپاقهایم را پس می گیرم.
پاسبان گفت:بفرمایید ملاحظه کنید کدام قالپاقها مال شما است؟ من رفتم خوب گشتم و چهار تا قالپاق نونوار درجهی یک را نشان دادم و گفتم:فکر میکنم این قالپاقها مال من است."