ملخص الجهاز:
"فرض است و نه واقعیت)بنده آنقدر بیاحتیاط باشم که هم به جناب بشارتی تذکاری بدهم مبنی بر اینکه برادر عزیز«تا مرد سخن نگفته باشد/عیب و هنرش نهفته باشد»،هم به سید بزرگوار علی اکبر موسوی یادآور شوم این نوع نقد کردن، خدمتی است به گوینده آن سخنان،و سرانجام از بزرگوارانی که مسئول صیانت ارزشهای مذهبی و ملی ما هستند استرحاما استدعا کنم:«آقایان!شما را به روح مطهر رسول الله«ص»اجازه ندهید بیش از این مقدسات مذهبی و ملی ما کاربرد سیاسی پیدا کند»عدهای،غیراز همان مسئولان صیانت از ارزشهای مذهبی و ملی،فریاد برخواهند آورد که فلانی مخالف روحانیت است،فلانی مدافع جدائی دین از سیاست است.
آنقدر اعتراض واصل شد که بنده به این نتیجه رسیدم حق با آن بنده خدائی بوده که گفته بود فردوسی یک شاعر بورژوا و طرفدار طبقه حاکمه بوده است،و چون حق با او بوده لذا مردم ما از خواندن شاهنامه که به غلط!سند ملیت و فرهنگ و تمدن ما نام گرفته خودداری کردهاند،و چون شاهنامه نخواندهاند نمیدانند لنبک نام سقائی بوده در زمان بهرام گور و فردوسی داستان او را در دهها بیت شرح کرده است."