ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود)(به تصویر صفحه مراجعه شود) {UU}[مجسمه]تأثیرات متقابل عکاسی و مجسمه‌سازی(قسمت دوم) ساناز جاملو مجسمه؛موضوعی در تاریخ عکاسی از اواسط قرن نوزدهم به بعد مجسمه‌های دست‌ساز و،پس از آن،مجسمه‌های آماده و کشف شده،به‌عنوانموضوعی مهم،ذهن عکاسان را به خود مشغول کردهاست.
نوشته‌های اواخر قرن نوزدهم و اوایلقرن بیستم نشان می‌دهند که ولفلین عقیده داشت:عکاسیاز مجسمه یک مسألۀ ضروری در تاریخ هنر است؛چونعکس‌های«صادق»آنهایی هستند که عکاس‌شان سعیدارد،زاویه دید مناسب و ایده‌آلی که سازندۀ مجسمه یانقش برجسته قصد نشان دادنش را دارد،بازنمایی کند:«مشکل عکاسی از مجسمه،مشکل دیدگاه است...
بخصوص این مطلب که:چه‌طور عکاسیاز مجسمه روی تاریخ هنر اثر می‌گذارد؟ یک مثال بارز از تأثیر ناشناختۀ عکس بر امور تخصصیمسأله‌ای است که در مطالعات مسجمه‌های دورۀ رنسانسایتالیا آشکار شد.
مورخان هنر دورۀ رنسانس ایتالیا عقیده دارند:از اواخرقرن نوزدهم به بعد استناد به عکس مجسمه بیشتر و بیشترشد و تحقیقات تحت‌تأثیر سیل تصاویر تغییر کردند.
دراغلب بخش‌ها،محققان با نگرش و تجزیه تحلیل شیوه‌ایمواجه شدند،و دقیقا انواع مباحثی که بسیار راحت موردبررسی قرار گرفتند-در ابتدا با استناد به عکس‌های آثارمورد بحث-از زمانی است که این عکس‌ها به‌عنوانمجموعه‌ای کش آمده از اشیای سه‌بعدی بر سطوحی بانقوش سیاه و سفید(سایه‌روشن)نگهداری می‌شدند یاعکس‌هایی است که مجسمه‌ها را از زوایای بسیار نزدیکو با جزییات بیشتر نشان می‌دادند.
و آخرین مسألۀ موردنظر ایندو محقق این بود:چرا عکس مجسمه‌هایی که توسطرسانه‌های عمومی منتشر می‌شوند،اغلب تفاوت بارزی باآنهایی دارند که در کتاب‌های هنری به چاپ می‌رسیدند؟و این‌که این تفاوت‌ها چه‌طور بر نگرش عموم نسبت بهمجسمه‌های معاصر تأثیر می‌گذارد؟ مجسمه،عکس و پیکره عکاسی از مجسمه نه‌تنها در تشکیل کانون‌های تاریخی هنردخالت داشته،بلکه در ایجاد نقطه‌نظرات زیبایی‌شناسیهنر مؤثر بوده است."
(
, 
, 
)
