خلاصة:
(IBآسیبشناسی فضاهای ناشناخته فراوان دارد.ناسزاها و نفرینها در قالب کنایهها، تشبیهها،مجازها و رفتارهای حسی-حرکتی،بخش بزرگی از آسیبدیدهگی ارتباطهای گفتاری،اشارهای و نمادی را در بر میگیرد که با تمام فراوانی و گستردگی توجه کمتر پژوهشگر و صاحب نظری را بطور جدی جلب کرده است.با تکیه به نظریه هنگامهها (مجتمعهای روان فضایی پویا که در شمارههای پیشین از آن یاد کردیم)،در فضای ناسزاها گام میگذاریم،هنگامههای آسیبدیده و آسیبزا را جستجو میکنیم،گستردگی و ژرفای آنها را بررسی مینمایی.
پس از نقل مفاهیم و تعاریف موردی را مثال میزنیم و امکان کاربرد نظریه را در ناسزاها نشان میدهیم،برداشتهای تازهای به ارمغان میآوریم و با پوزشی پیشاپیش،لزوم شاخهای از آسیبشناسی را با عنوان ناسزاشناسی پیشنهاد مینمایم.IB)
ملخص الجهاز:
"VK) Insidences of Insulotogie and Insultherapy In this report the following words are determined in new concept by rumpus theory Keywords:Insultologie,Incidence,Insulte,Projection,Extraposition, Introjection,Intraposition,Insultologue,Contexte Psycho-Espace,Insulte,Hetero -poise,Auto-poise,Protocol,Lieu Place,Niche,Transvision,Sens, Senification, مفاهیم و تعاریف ناسزاشناسی1 ناسزاشناسی دانش هنگامههای2پویای آسیبدیده و آسیبزایی است که در فضایی میان ناسزاگو و ناسزاشنیده پیدا میشود.
ناسزاگو مجتمع روان فضایی پویا1و آسیبزننده است که در وضعیت آسیبزننده خود کانونهای پرباری از رفتارها،تخیلات،هیجانها،تمایلات و رمزهای انباشته دارد و در هنگامههای ناسزا آنها را برونفکنی،بروننمایی میکند:ناسزاگو با نسبت دادن ناسزاها به دیگری«پنداری اجتماعی از خویشتن»را بروز میدهد(برونفکنی میکند)و با نشان دادن رفتارهای ناسزا آلود در رابطه با دیگری،«خویشتنی آسیبزننده»از خود نشان میدهد(برون نمایی میکند): وقتی میگوید:«تو مانند شیطانی و یا تو دروغگو هستی»(برونفکنی کرده است) پنداری اجتماعی از خویشتن را به دیگری نسبت داده است.
این تلاشها را در قالب روشهای سنتی رواندرمان فردی و گروهی مانند پسیکو درام،تداعی آزاد،تحلیل رویاها، انجام میدهیم:در بازیهای نمایشی با تعویض نقشها و بازسازی هنگامههای ناسزا میان ناسزاگو،ناسزا شنیده و طرح پرسشهای چهارگانه زیر میزان حساسیت درمان را افزایش می دهیم: 1-این صحنهها و آنچه گفتید،احساس کردید و انجام دادید،شما را به یاد"خاطراتی" انداخت؟ 2-چیزهایی بود که"میخواستید"بگویید ولی نگفتید؟ 3-کدام صحنه،کدام نقش و یا کدام سخن و کدام ناسزا بیشتر در شما«تاثیر»گذاشت؟ 4-اکنون چه«تغییر»حالی در خود احساس میکنید؟ پاسخهایی که بدست میآوریم بیشترین و حساسترین تغییرات درمانی را در بر دارد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) ناسزا به خودم:بدبخت،روانی،در وجودم خود را مانند پرندهای احساس میکنم که میخواهد پرواز کند،اما نمیتواند،بال و پرش شکسته است،آزویش،عشقش همه چیزش پرواز است اما نمیتواند،بالهایش شکسته است،از این وضعیتی که دارد متنفر است،احساس ذلت میکنم."