ملخص الجهاز:
"مثلا ترانههایی که به دهن مبارزان ایرانی دوره پیش از انقلاب خیلی مزه میکرد به قول شما همانهایی است که در مدح کسانی ساخته شدهاند که«نشان کاملی از روابط قبیلهای در مقابل حکومت»داشتند و صرفا به خاطر اینکه علیه رضاشاه بودند،مورد ستایش مبارزان قرار میگرفتند؛یا«عبدوی جط»آتشی که«یک یاغی قلدر»بود که به قول خود آتشی«همه از او حساب میبردند»؛یا مهمتر از همه،آنچه در رمان معروف کلیدر اتفاق میافتد.
میخواهم بدانم این شیوه نگاه و نگرش را در ادبیات فارسی دنبال کردهاید؟چون اگر چیز بتواند ما را به مقصود نزدیک کند احتمالا همین نگاه از دریچه تجدد به ادبیات و به افکار و اعمالی است که چه در زندگی واقعی و چه در عرصه ادبی از ما سر میزند؟ ماهرویان:در تمام زمینههای اجتماعی،چه ادبیات و چه شعر میتوانیم بگردیم و رگههای واکنش به مدرنیته را پیدا کنیم.
یعنی اصلا این اجازه وجود نداشت که شما مفاهیم را باز کنی و بگویی تفکیک قوا چیست،حوزه خصوصی چیست،حوزه خصوصی چرا باید از حوزه عمومی جدا باشد، حوزه حکومتی چرا تا جایی حق دارد وارد حوزه عمومی شود و حق ندارد حوزه عمومی را در اختیار خودش بگیرد.
برای همین است که وقتی امروز در غرب سخن از حوزه خصوصی میرود این حوزه محدوده مشخصی دارد که کسی نمیتواند به آن تجاوز کند.
مهمتر از همه اینکه آیا ما مجبوریم همان راه تاریخی را طی کنیم که مدرنیته در اروپا از قرن شانزدهم به بعد طی کرد؟یا اینطور نیست که تاریخ تکرار شود و ما باید راه یا راههای دیگری را طی کنیم؟ ماهرویان:البته استفاده ما از دستاوردهای غربی سرعت کار ما را زیاد میکند."