ملخص الجهاز:
"دکتر احمد هومن استاد دانشگاه و وکیل دعاوی بیماریهای روانی در دادگاههای کیفری ایران در کشورهائی مثل ایران که هیئت منصفه جنائی وجود ندارد محاکم کیفری مثل محاکم حقوقی بیسروصدا سرد و بیروح و بدون تماشاچی است وکلای مدافع نقش کوچک توضیحدهنده را بعهده دارند معمولا وارد مسائل اساسی نمیشوند اگر بعضیها بخواهند پا را از حد فراتر گذارده مورد را با موازین قضائی بین المللی تطبیق دهند قضاتی که به صحیح یا غلط«قشری»معروف شدهاند میگویند نه آقا فایده این مباحث چیست در قانون کیفر ما که مجوزی وجود ندارد و یا در کجای قانون کیفر چنین تصریحاتی وجود دارد که شما میخواهید از آن استفاده کنید؟ اصولا در کشور ما قضاوت کار خستهکنندهای است در محاکم کیفری ما قاضی،وکیل،دادستان،منشیدادگاه همیشه خسته و افسرده بنظر میآیند نتیجه این طرز کار واضح است همه در چهار دیوار قانون کیفری کهنه که مطلقا منطبق با عصر حاضر نیست درجا میزنند هیچ نوع ترقی و پیشرفتی برای بهبود وضع پیدا نمیشود کمتر دادرسی پیدا میشود که اندکی وقت خود را مصروف شنیدن مسائل علمی و فنی نماید یا لا اقل بمنظور کنجکاوی و مقایسه هم شده باشد باظهارات وکیل توجه کند.
در سال 1955 دادگاه عالی استان کلومبیا(واشنگتن)چنین شخصی را که مرتکب جرمی شده بود محاکمه کرد و تبرئه نمود دادگاه اظهار نظری که درباره مسئولیت او در حکم نموده است و اکنون در غالب کشورهای امریکای شمالی ملاک کار و مورد عمل است از اینقرار است: «برای اینکه شخص مسئول شناخته شود هیئت منصفه بایستی تشخیص دهد و قانع شود که متهم مبتلا به بیماری روانی و یا نقص روحی مادرزادی در حین ارتکاب نبوده و عمل او در اثر بیماری روحی و نقص روانی نبوده است."