ملخص الجهاز:
"نسیم بسیار ضعیف پروستریکا بهمراه انقلاب اسلامی ایران و جنگ افغانستان آتش زیر خاکستر را در نواحی مسلمان نشین جمهوریهای شوروی،هویدا ساخت و تغییراتی هرچند ناچیز در نواحی مسلمان نشین ایجاد کرد و همین امر مسلمانان شوروی را امیدوار و منتظر تغییرات بیشتری در زمینه کسب آزادیهای سیاسی و مذهبی کرده است.
بخش عمده و پرجمعیتی از نواحی جنوب و جنوب غرب اتحاد جماهیر شوروی (سمرقند،بخارا،وکلا ناحیه خوارزم و همچنین نخجوان،دربند،باکو،گنجه، قره باغ،تفلیس،و ایروان)که اکثریت ساکنین آن مسلمان هستند تا حدود 200 سال پیش تحت حاکمیت دولتهای ایران و افغانستان بودهاند و زیر بنای فرهنگ آنها اسلامی است و سابقهای هزار ساله دارد.
از نظر کیفی نوع و کیفیت تفکرات و پندارهاست که باید دید تا چه حد با فطرت و طبیعت انسان سازگاری دارد،هر چقدر تفکرات القا شده با طبیعت انسان سازگارتر باشد نیاز کمتری به عامل کمی است و اجتماع سریعتر آن را،پذیرا میشود آیا استالین و استالنیستها در فرهنگ و ایدئولوژی که قصد جایگزینی آن را به جای ایده ئولوژیهای مذهبی داشتند،از این دو عامل مهم کمی و بخصوص کیفی برخوردار بودند؟ اتحاد جماهیر شوروی از نظر تعداد مسلمانان،پنجمین رتبه را پس از کشورهای اندونزی،هندوستان،پاکستان و بنگلادش را در جهان دارد.
مسلمانان شوروی تعلقات و وابستگی های زیادی نسبت به رسم و رسوم و آداب مذهبی که بین بقیه مسلمین رواج دارد، دارند و از هزار سال پیش آسیای مرکزی و قفقاز نقش مهمی در توسعه و پیشرفت فرهنگ اسلامی داشتهاند این نواحی که در برگیرنده کشورهای هند،ایران و ترکیه میباشد در آن زمان مقر امپراتورهای مقتدر و مهد دانش و مرکز توسعه علوم اسلامی بوده است."