ملخص الجهاز:
وظیفهء اصلی زبان ایجاد ارتباط ابو الحسن نجفی گروه زبانشناسی زبان ابزاری است ساخته از«نشانه»1در اختیار اعضای هر جماعتی از جماعات بشری و،به این اعتبار،قادر به اجرای وظایف مختلف است.
بر این مبنا،وظیفه یا وظایفی که زبان انجام میدهد چیست؟ دو مورد هز ابزاری با توجه به دو امر ذیل: الف-ملاحظهء موارد استعمال ابزار یا،به عبارت دیگر،نحوهء رفتار کسان با آن ابزار ب-مطالعهء خود ابزار بذاته میتوان وظایف متعددی را در آن تمیز داد.
مثلا وظیفهء ستون نگداشتن سقف است و نتیجهء آن سایه انداختن یا تنگ کردن فضای اطاق،نیز میتوان آن را برای بالا رفتن و دست یافتن بر سقف مورد استعمال قرار داد و نیز از آن برای تزیین و آرایش اطاق استفاده کرد.
اما برای سهولت بیان و فهم مطلب میتوان نگهداشتن را وظیفهء اصلی ستون و دیگر امور را وظایف فرعی آن دانست.
زبان تا بوده است و خواهد بود،چه بخواهیم چه نخواهیم،در وهلهء نخست به منظور ایجاد ارتباط میان افراد بشر است و فقط آنگاه این خاصیت را از دست خواهد داد که خودش نیز نابود شود، یعنی یا سکوت جای آن را بگیرد و یا وسیلهء آسانتر و مؤثرتری بدین مننظور خلق شود (مثلا ارتباط مستقیم اذهان بدون توسل به واسطهای بیرونی).
وظیفهء ارتباطی طبان چندان مهم است که تشکّل دستگاه زبان در حقیقت به تبع آن و برمبنای آن صورت گرفته است،به طوری که وظایف دیگر زبان را میتوان فرع این وظیفه دانست.
لیکن نباید از نظر دور داشت که زبان در اجرای این کار تنها وسیله نیست:وظیفهء همهء نشانهها،بالاخص نشانههائی که در منطق قدیم ذیل اصطلح«دلالت وضعی»آورده میشوند،دادن آگاهی است.