ملخص الجهاز:
"نزد یاوری شفافیت متن و آینهوار بودن آن اصلی بدیهی است و او ابدا در اینمورد نگرانی ندارد و حتی بهگونهای با متون رفتار میکند که انگار در نقد ادبی پدیدهای بهنام«ساختارگرایی» و«پساساختارگرایی»یا آنچه بهنقد مابعد سوسوری معروف شده است،هنوز اتفاق نیفتاده است.
یاوری باید درنظر داشته باشد که دانشور یا مسکوب نمیتوانند به«وارستگی»دست پیدا کنند،چون روایت آنها از گذشتهشان و از خودشان باز از طریق گفتمان صورت میگیرد و شاید اصلا همین گفتمان است که دارد آن گذشته را میسازد.
درصورتیکه این نه سرگردانی که ورسیونهای یک گفتمان مسلط در تاریخ روشنفکری ما بوده است و برای خود دورههای مشخصی دارد که مثلا سبب میشود در یک دوره روشنفکران ما دل به رنجبران و زحمتکشان بدهند و آنها را اسباب تحقق حقیقت بدانند و در زمانی دیگر-دوره اخیر قبل از انقلاب-دل به بازگشت به خویشتن بدهند و فکر کنند واقعا ما دارای خودی اختصاصی هستیم که اگر آنها را پیدا کنیم کارها یکسره درست خواهد شد."