ملخص الجهاز:
"9 روشن است که راولز نظریه خویش را از نظر اخلاقی،پذیرفته شده تلقی میکند و مدعی است که این نظریه یکی از نکات مسلم داوریهای موردنظر ماست و بدیهی است که چرا در نظریهای که بناست نظریهای اساسی از طبیعت و شخصیت انسان را طرد کند،باید این ویژگی وجود داشته باشد،ولی استدلال او در این باب،از دو جهت مورد مناقشه است: 1-نظریه وی در واقع،بر یکی از تحلیلهای مشخص و بحثانگیز از ماهیت شخصیت انسان مبتنی است؛ 2-نظریه وی با دیدگاههای خودش درباره ارزش و عزت نفس انسان به عنوان یکی از خیریههای اولیه و اساسی،ناسازگار است.
(کانت، 1991:133) کنش آزاد در سپهر عدالت روشن است که آزادی در معنای کانتی، با توجه به این اصل«چنان عمل کن که گویی بناست که آیین رفتار تو،به اراده تو یکی از قوانین عام طبیعت شود»(کانت، همان:61)،به گونهای ذاتی ملائم با قانون عام آزادی است چرا که در واقع هر فعل اخلاقی فرد که منبعث از عقل محض عملی است، میتواند قانون عام و کلی و به راستی تجلی اراده معقول باشد.
اما به هر روی،این پرسش گریزناپذیر است که اگر در مواردی به هر دلیل یا علت،آزادی فرد X -بنا به امکان ذاتی آن-به این منجر شد که ارادهاش با اراده Y براساس قانون عام آزادی متحد نشود،چه باید کرد؟ پاسخ این پرسش را باید با تأمل در مفهوم عدالت در فلسفه سیاسی کانت جستوجو کرد.
باید توجه داشت که عدالت نیز در اندیشه کانت عمدتا خصلتی صوری دارد و در واقع،ظرف تحقق آزادی است؛چرا که معنای عدالت چیزی نیست جز شرط همزیستی و سازگاری تعین اراده خود و اراده دیگران تحت یک قانون عام عقلی؛قانون عامی که در واقع همان امر مطلق و معقول است."