خلاصة:
آمیختگی فکر-عمل احتمال به معنی اعتقاد به اینکه داشتن افکار خاصی ممکن است احتمال وقوع رویدادهایی را افزایش دهد،دارای شباهت مفهومی با جنبههایی از روانپریشی است.بدینترتیب میتوان فرض کرد که آمیختگی فکر-عمل احتمال،نوع خاصی از تفکر سحرآمیز است که احتمالا در هردو اختلال اسکیزوفرنیا و وسواسی-اجباری وجود دارد.به منظور بررسی این فرضیه سه گروه از بیماران اسکیزوفرنیک(16 نفر)،وسواسی-اجباری(30 نفر)و دانشجویان به عنوان نمونه گواه(28 نفر)به وسیله مقیاس تجدیدنظر شده آمیختگی فکر-عمل مورد مقایسه قرار گرفتند.نتایج نشان داد گروهها از لحاظ آمیختگی فکر-عمل اخلاقی و نیز ارزش و اهمیتی که به فکر داده میشود تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند.در احتمال خود و هرسه زمینه احتمال دیگری(منفی،مثبت و پیشگیری)بیماران وسواسی-اجباری نمرات بالاتر از گروه گواه داشتند ولی در مقایسه با بیماران اسکیزوفرنیک تنها در مورد احتمال خود،به طور معنادار نمرات بالاتری به دست آوردند.در مورد مسئولیت داشتن این افکار بیماران وسواسی-اجباری در زمینه رویدادهای منفی و مثبت احساس مسئولیت بالاتری نسبت به گروه گواه نشان دادند،در حالی که بیماران اسکیزوفرنیک در زمینه افکار مربوط به رویدادهای مثبت و پیشگیرانه احساس مسئولیت بالاتری نسبت به گروه گواه داشتند.نتایج بر اساس کارکردهای پدیده آمیختگی فکر-عمل مورد بحث قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
"به منظور بررسی این فرضیه سه گروه از بیماران اسکیزوفرنیک(16 نفر)،وسواسی-اجباری(30 نفر)و دانشجویان به عنوان نمونه گواه(28 نفر)به وسیله مقیاس تجدیدنظر شده آمیختگی فکر-عمل مورد مقایسه قرار گرفتند.
آمیختگی فکر-عمل به عنوان یک باور فراشناختی مستقیما در بیماران اسکیزوفرنیک بررسی نشده و در ارتباط با اختلال وسواسی-اجباری مورد مقایسه قرار نگرفته است.
اما در خردهمقیاس آمیختگی فکر-عمل احتمال-خود،بیماران وسواسی-اجباری طبق انتظار، نمرات به طور معنادار بالاتری را هم از افراد گروه گواه بهنجار و هم از بیماران اسکیزوفرنیک داشتند.
جدول 3:نتایج تحلیل واریانس یکراهه خردهمقیاسها و آزمون تعقیبی LSD برای بررسی تفاوت گروهها (به تصویر صفحه مراجعه شود) در مورد آمیختگی فکر-عمل در زمینه وقوع رویدادهای منفی برای دیگران،بیماران وسواسی- اجباری نمرات بالاتر از نمرات گروه گواه بهنجار داشتند ولی تفاوت معناداری را با بیماران اسکیزوفرنیک نشان ندادند.
اگرچه گروهها در زمینه ارزش فکر در مورد وقوع رویدادهای مثبت برای دیگران،تفاوت معناداری نداشتند ولی در مورد احتمال تأثیر چنین فکری در وقوع آن رویداد در واقعیت،بیماران وسواسی- اجباری نمرات به طور معنادار بالاتری را نسبت به افراد گروه گواه بهنجار به دست آوردند،در حالی که تفاوتی با بیماران اسکیزوفرنیک نداشتند.
در مورد احتمال تأثیر داشتن افکار پیشگیرانه در مورد دیگران،بر اجتناب از آسیب دیدن آنها بیماران وسواسی-اجباری بودند که نمرات به طور معنادار بالاتری را در مقایسه با افراد بهنجار به دست آوردند،ولی تفاوت معناداری با گروه اسکیزوفرنیک نداشتند.
چنانچه بیماران اسکیزوفرنیک اگرچه در مورد ارزش فکر پیشگیرانه و نیز مسئولیت در برابر داشتن چنین فکری نمره بالایی به دست آوردند ولی در زمینه آمیختگی فکر-عمل پیشگیرانه،تفاوتی با افراد بهنجار نداشتند."