ملخص الجهاز:
"ناکامی زوجها در حل اختلافات رفتاری زناشویی معلول عوامل بیشمار است و ممکن است به اشکال گوناگون،به صورت افسردگی یک یا هردو زوج،اعتیاد،اختلالات رفتاری فرزندان، سوء رفتار با همسر و خشونت کلامی و فیزیکی بین هردو زوج و کودک آزاری بروز کرده،نهایتا منجر به طلاق گردد.
به طور کلی عوامل علی اصلی که زوجین را در معرض مشکلات ارتباطی و اختلافات زناشویی قرار میدهد،عوامل شناختی،رفتاری و عاطفیاند و نشانههای آشفتگی در رابطهء زوجین را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد(هالفورد،ترجمهء تبریزی و همکاران،1384): 1-رفتار منفی: از شکایتهای معمول زوجین میتوان منفی بودن تعاملات روزمرهء آنها را نام برد.
عنصر مشترک در اکثر روابط آشفته این است که زوجین نیازهای صمیمیت یکدیگر را برآورده نمیکنند و لذا باید روشی را احیا کرد که در آن صمیمیت در رابطه افزایش یابد.
نتایج مطالعات هنری و میلر 8(2004)در زمینهء مشکلات زناشویی در میانهء عمر نشان میدهد که رایجترین مشکلات در سنین میان سالی زوجین عبارتاند از:موضوعات مالی(27)، موضوعات جنسی(8/23 درصد)،شیوههای برخورد با کودکان (6/23 درصد)،صمیمت عاطفی(7/18 درصد)،تمیز کردن منزل(18 درصد)و ارتباط(3/15 درصد).
به مردان توصیه میشود که از تعارضها کنارهگیری نکنند،بلکه این را درک کنند که زمانی که همسرشان گلهای میکند یا موضوع مورد اختلافی را مطرح میسازد،ممکن است که این کار را از روی عشق و در جهت حفظ خطمشی و سلامت زندگی زناشویی انجام داده باشد.
عموما برای زنان این احساس که همسر آنها به شکایتهایشان گوش میدهد و با احساسات آنها دربارهء موضوع همدردی میکند(هرچند لازم نیست حتما با او موافق باشند)حائز اهمیت بیشتری است."