ملخص الجهاز:
"طرح کلی مدل ریتمیک این مصرع میتواند به شکل زیر عرضه شود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) طرحی که علیرغم ابهام ارزشهای زمانی هجاهای سوم و هفتم با مدل هزج هماهنگی نشان میدهد،مضافا بر این که یک وقفه ملودیک،که بهطور واضحی توسط همه خوانندگان رعایت میشود،پس از هجای چهارم وجود دارد7و نیز تحریرهای نسبتا طولانی و پیچیدهای که روی همین هجا و هجای هشتم اجرا میشوند جملات موسیقی را نقطهگذاری میکنند،بهطوری که در هر مصرع میتوان سه قسمت متمایز که با ارکان بحر هزج(دوبار مفاعیلن و یکبار فعولن)مطابقت میکنند تشخیص داد.
بهعبارت دیگر،مشکل شمس این نیست که،درصورت تقطیع فهلویات،هیچکدام از آنها با هیچ بحر عروضی منطبق نمیشوند،بلکه در واقع وی از این شکایت دارد که زحافات غیرقابلقبول از نظر عروض فارسی در آنها راه یافته،یا،همانگونه که خود وی درباره فهلویات یازده هجایی تصریح میکند،پارهای از مصرعهای یک دوبیتی واحد در بحر هزجاند و پارهای دیگر در بحر مشاکل مثل دوبیتی زیر: خوری کم زهره نی کش سا ببوسم مفاعیلن مفاعیلن فعولن نینم آن دست رس کش سا ببوسم فاعلاتن مفاعیلن فعولن بواژی کو کوامش خانها پا مفاعیلن مفاعیلن فعولن وش خوادا بشم آن خا ببوسم فاعلاتن مفاعیلن فعولن (شمیسا،123:1374) این امر احتمالا نشان میدهد که ساختار ریتمیک آوازهای مربوطه(چه با وزن آزاد و چه موزون)در پارهای جاها با بحر هزج و در پارهای دیگر با بحر مشاکل انطباق داشته است12،و مهمتر از همه این که،در زمان شمس قیس،فهلویسرایان میکوشیدهاند،تحت تأثیر شعر کلاسیک فارسی،هجاهای کوتاه و بلند اشعار خود را با ارزشهای زمانی کوتاه و بلند ساختار ریتمیک آوازها منطبق کنند13."