ملخص الجهاز:
"اگر چنین کنیم،در مهلکهء غفلت از مسائل و مشکلات تولید و ساخت زبان میافتیم،چنان که آنگاه که از نظریهء ارتباط(با استناد به تأکیدان بر نقش ارتباطی زبان)برای جلوگیری از توجیه الهی زبان استفاده شد نیز همین اتفاق افتاد.
همان گونه که فردینان دوسوسور گفته است:«اگر به زبان به عنوان یک کل بنگریم،میبینیم که چند بعدی و ناهمگن است؛در حوزههای مختلف-طبیعی، چرخهء ارتباط زبانی ما را به قلمرو پیچیدهء سخنگو برده،به طبع و سرشت او در ارتباط با دیگران،به روش خودی کردن اغیار و اختلاط او با آنها و...
گفتار تشکیل شده است از(1)رمزی که گوینده با استفاده از آن شناسهء نظام زبان را به کار میبرد؛و(2)ساز و کار جسمی روانی که به دو جواز به کار بستن این رمزها را میدهد[ص 14].
اگرچه بحثهای زیادی در باب تمایز بین زبان/نظام زبان/گفتار مطرح شده است،برخی زبانشناسان امروزی اساس طرح این مسئله را بیمورد میدانند؛در عین حال همین تمایز است که زبانشناسی را همگانی کرده است آنچه باعث شد که سوسور مطالعهء زبان را به دو بخش تفکیک کند همین تمایز است:بخشی که به مطالعهء نظام زبان میپردازد و بنابراین مستقل از فرد بوده و اجتماعی و «کاملا روانشناختی»است و بخش دیگر که روانی- جسمی فیزیکی است و به بخش فردی زبان و گفتار و ضمنا آواپردازی1میپردازد.
بنونیست معتقد است که گوینده یک لفظ تاریخی،از ماجرایی که تعریف میکند جداست:همهء ارجاعات درونی و بیوگرافیک(خود سرگذشت)باید از الفاظ تاریخی جدا شوند و اگر چنین شود این ارجاعات وسیلهء بیان حقیقت میشود."