ملخص الجهاز:
"اگرچه هیچ یک از فرقههای اسلامی در ضرورت بکارگیری استدلال عقلی و توجه به عقل بعلاوه استفاده از سمع و ظواهر دینی فی الجمله تردیدی ندارند و نه سمع و نه عقل مورد انکار و نفی کلی هیچکس نیست، اما در ترجیح هرکدام بر دیدگاه دیگری،نظر یکسانی وجود ندارد،برخی همچون اهل حدیث ،ظاهریه جانب سمع منقول و ظواهر دینی را ترجیح میدهند و از تأویل و استدلال عقل و رأی و اندیشه تا آنجا که ممکن است گریزانند حتی برخی حروف و الفاظ قرآن را قدیم میدانستهاند، برخی دیگر نظیر معتزله اگرچه ظواهر شرعی و استفاده از دلایل نقلی را نفی نکردند،و این دیدگاه را مطرح کردند که نباید در امور نامحسوس به کتاب و سنت مراجعه کرد،بلکه باید به وسیلهء عقل و قیاس به آن دست یافت.
ثانیا:طریق ظواهر دینی راهی است که با پیمودن آن میتوان به اصول و فروع معارف اسلامی پیبرده و موارد اعتقادی عملی دعوت را به دست آورد به خلاف دو طریق دیگر؛زیرا اگرچه از راه عقل میتوان مسائل اعتقادی و اخلاقی و کلیات مسائل عملی(فروع دین)را بدست آورد ولی جزئیات احکام نظر به اینکه مصالح خصوصی آنها در دسترس عقل قرار ندارند از شعاع عمل آن خارجند و همچنین راه تهذیب نفس چون نتیجهء آن انکشاف حقاق میباشد وآن عملی است خدادادی نمیتوان نسبت به نتیجه آن و حقایقی که با این موهبت خدایی مکشوف و مشهود می شوند،را اندازهای گرفت.
از طرف دیگر میتوان اینطور استنباط کرد که عقل و وحی هرگز باهم تعارض نمیکند،چراکه هردو رسول یک خدا هستند:یکی رسول باطن و دیگری رسول ظاهر و قلمرو هردو مشخص است،علاوهبراین قرآن کریم یکی از راههایی را که برای درک نمودن مقاصد دینی و معارف اسلامی در دسترس پیروان خود قرار داده حجت عقلی است."