ملخص الجهاز:
"نویسنده بیان میکند که احساس نیاز برای اثبات غیر ثنویت هر چیزی در رابطه خدا با مخلوقات،از جمله ثنویت ظاهری خدایی کامل و مخلوقی ناکامل،فاعلیت و انفعالیت، خیر و شر،قدرت مطلق خداوند و اختیار انسان،دغدغه ابن عربی در بطن نظام وحدت وجودی او بوده است.
نویسنده درباره «خدا»در اندیشه ابن عربی میگوید که غیر از خدا چیزی وجود ندارد؛ذات الهی بحث و بسیط و بدون هیچ گونه نسب و اضافات است و تنها زمانی میتوان صفات را به او نسبت داد که خود را در کل عالم و یا در انسان-که جزئی از عالم است-جلوهگر سازد،زیرا همهء مخلوقات،اسماء هستند، اما وقتی آنها را جدای از خدا لحاظ کنیم-همانگونه که عقلگرایی و مادهگرایی چنین میکنند-هیچ چیز نیستند.
تناقضی که از این جملهها فهمیده میشود راوی صوری میداند نه واقعی،مقصود ابن عربی این است که خداوند عملی (به تصویر صفحه مراجعه شود) را مقدر میکند،بدون توجه به اینکه آن عمل در نظر انسان خیر است یا شر.
ابن عربی با اینکه اساسی ادیا عبادت خداست موافق است اما این سؤال را نیز مطرح میکند که آیا انسان میتواند بدون آنکه به معبودش عشق بورزد او را عبادت کند؟بدون عشق،عبادت ناممکن است.
به میان نمیآید و حتی نگارش مطلب به گونهای است که میتواند موهم این باشد که ذات خدا نیز میتواند متعین در نظر گرفته شود که به هیچ وجه با بیان ابن عربی سازگاری ندارد:«اسماء الهی در نظر او[ابن عربی]، صور محدودی از ذات خود پیش از ظهور است»(ص 25)."