ملخص الجهاز:
"وین در سکوت پر همهمه این شب چرت میزند و انگار شبح موسیقیدانان جوان و پرشوری که خود را در شنل سیاه پیچیده و بسوی تالارهای اشراف میدوند در پرده این شب غمناک و گنگ پنهان شده است.
نقشه تالار اپرا را که درنیمدایرهای عظیم با پنج طبقه بالکن و لژ مخصوص ساختهشده بر بروشوری چاپ کردهاند،شماره و نوع جاها و رزرو آنها که معمولا از هفتهها پیش آغاز میشود،روی این بروشور و در کنار محل فروش بلیط است،بلیط بعضی از اپراها،برای ردیفها خوب و مسلط بر صحنه تا پانصد تومان پیش میرود.
در طبقه دوم،تالار بزرگی است که با رنگهای خفته سبز و خاکستری و طلائی دکوره شده و در این تالار بار بزرگ و مفصلی است که در پانزده دقیقه تنفس برنامه اپرا،قهوه و نوشیدنی دارد.
کمی بالاتر از ساختمان اپرا در چهارراه خیابان،راهروئی زیرزمینی است و دختر لاغر اندام جوانی که شنل خاکستری بر دوش دارد، و شکمش نشان میدهد که باید حدود پنج ماهه حامله باشد ایستاده و روزنامه میفروشد."